kingworld
پسندها
2,109

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ریاضیات و ارتباط آن با علوم دیگر

    مصریان باستان و شمارش
    وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید
    وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید
    وقتی زمین ناز تو را در آسمان ها می کشید
    وقتی عطش طعم تو را با اشک هایم می چشید
    من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
    چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
    یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
    آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
    وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
    آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد
    من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گلی
    چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی

    اشکال نداره.برو درساتو بخون.دیگه نبینم بیای باشگاه.هه
    داداشم من میرم.شاید شب بیام.مواظبه خودتو خودش باش.هه
    اولن خدا نکنه
    دومن براچی داری گریه میکنی مرد که گریه نمیکنی.
    دیگه مرد شدی.بزرگ شدی.خدایا میبینی
    سلام داداش خوبی ؟ منم خوبم نمیتونم بزا دلیلشو برات بگم وایسا
    اشکاتو نبینم.
    فردا میزارم به جونه خودم.
    حالا ی ذره بیشتر گریه کن:دی
    همینجام.شرمنده اخلاقه ورزشکاریت.
    فردا میذارم.الان حسش نیس:دی
    سالروز درگذشت فرهاد عزیز گرامی باد ...


    روز جمعه و آهنگ جمعه از فرهاد ...

    به چهره شلد اواتارت نمیاد....این عکس یکم خطرناک مشکوک میزنه بزا الان یکی خوشگلشو برات میفرستم
    شوخی کلدم مامان من تووو رو دوس دارمممممم خلی زیاد:heart:...الان زوده زن بگیرم...حالا وقت هس...
    راستی اجی عکس صفحه مشخصاتتو عوض کن بت نمیاد
    ای بابا ینی ب مامانت اطمینان نداری.
    خب پ من دیگه مامانت نیستم.تو باید ازدواج کنی ازدواجم نکردی ک هىچ.بچه بد
    اونم تووووووووو...باور نمیکنم..میخوای گولم بزنی مامان:cool:....من زن نمیگیرممممممممممممممممم
    نه من ی جوری این کارو میکنم کسی نفهمه ولی میدونی چیه من میخام تو لباس دومادی ببینمت.من نمیتونم این کارو کنم.نه نه من نمیتونم.هه
    کوچک که بوديم چه دل هاي بزرگي داشتيم
    اکنون که بزرگيم چه دلتنگيم
    کاش همان کودکي بوديم که حرفهايش را
    از نگاهش مي توان خواند
    اما اکنون اگر فرياد هم بزنيم کسي نمي فهمد
    و دل خوش کرده ايم که سکوت کرده ايم
    سکوت پر بهتر از فرياد تو خاليست
    دنيا را ببين... بچه بوديم از آسمان باران مي آمد
    بزرگ شده ايم از چشمهايمان مي آيد!!
    بچه بوديم دل درد ها را به هزار ناله مي گفتيم همه مي فهميدند
    بزرگ شده ايم درد دل را به صد زبان به كسي مي گوييم ...هيچ كس نمي فهمه
    اره میبینم چقد دوسم داری ..میخوای سر به تنم نباشه...اره به دست تو کشته بشم خیلی خوبه :D....گناهش میوفته گردنه تو...حالا تازه اعدامت میکنن اینجاش خیلی باحاله مامان:D
    ها؟چی؟نگو!!!!
    من ک اینقد دوست دارم مامانی.
    میخای خودم تو غذات سم بریزم راحتر این اتفاق بیفته با درده کمتر.
    خیلی خشنییییی:cry:.....میرم خودمو میکشم از دستم راحت بشی....خسته شدم
    تو ب چ حقی مامانتو تهدید میکنی؟
    چارتا میخ میزنم ب دیوار میچسبونمت ب دیوار ببینم اون موقه هم میتونی بری.
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا