آیا تو میدانی چرا غم ها آدمها را اینقدر از هم دور می كند ؟؟ تو میدانی كه دلتنگی های شبانه و گریه های از سر دلتنگی چه طعم تلخی دارد ؟؟ كاش مجنون میدانست كه لیلی تنها شد .. چرا ؟؟ از دست روزگار .. روزگار مجنون را در آغوش خود گرفت و غرق در لطف خود كرد .. اما ......... لیلی چه شد ؟؟ لیلی خود را نباخت .. هر روز به انتظار كسی كه روزی جان خود را برایش می بخشید ماند ..