یک سال نقش فاصله هایمان سکوت بود
شاید برای حرف زدن از عشق زود بود
ای کاش قفل سخت سکوت تو می شکست
یا در نگاه سرد تو خورشید می نشست
من موج خسته بودم و تو ساحلم شدی
با یک نگاه ساکن شهر دلم شدی
اکنون ولی به ساحل باور رسیده ام
دیگر گذشت فصل و به ٱخر رسیده ام
آری کویر تشنه ای به باران نمی رسد
این قصه تا ابد به پایان نمی رسد
شاید برای حرف زدن از عشق زود بود
ای کاش قفل سخت سکوت تو می شکست
یا در نگاه سرد تو خورشید می نشست
من موج خسته بودم و تو ساحلم شدی
با یک نگاه ساکن شهر دلم شدی
اکنون ولی به ساحل باور رسیده ام
دیگر گذشت فصل و به ٱخر رسیده ام
آری کویر تشنه ای به باران نمی رسد
این قصه تا ابد به پایان نمی رسد