*نيروانا*
پسندها
1,020

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • زندگی یک پاداش است نه یک مکافات
    فرصتی است کوتاه تا ببالی
    بیابی
    بدانی
    بیندیشی
    بفهمی
    و
    زیبا بنگری
    و در نهایت . . .
    در خاطره ها بمانی.
    سلام عزیزم
    اختیار داری من کی باشم بخوام شما رو نصیحت کنم
    ولی کلا یه تجربه ی خودمو میگم
    اینجا نیای هم هیچ اتفاقی نیم افته
    عوضش وقتی نمرات بیاد احساس خوبی داری که وقتت رو هدر ندادی.
    این شعر رو من خیلی دوست دارم:redface:
    آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند//بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند
    اول به بانگ نای و نی آرد به دل پیغام وی//وان گه به یک پیمانه می با من وفاداری کند
    دلبر که جان فرسود از او کام دلم نگشود از او//نومید نتوان بود از او باشد که دلداری کند
    گفتم گره نگشوده‌ام زان طره تا من بوده‌ام گفتا منش فرموده‌ام تا با تو طراری کند
    پشمینه پوش تندخو از عشق نشنیده‌است بو//از مستیش رمزی بگو تا ترک هشیاری کند
    زان طره پرپیچ و خم سهل است اگر بینم ستم//از بند و زنجیرش چه غم هر کس که عیاری کند
    با چشم پرنیرنگ او حافظ مکن آهنگ او //کان طره شبرنگ او بسیار طراری کند
    ایشالا شمام تموم میکنین با موفقیت

    فکر اینکه دوباره بتونم درس بخونم اصلا عجیبه

    موندم این افراد مسن که میان دانشگاه چه جوری ادامه میدن ؟
    موفق باشین
    خیلی سخته امتحان اینا یادم میفته یه جوری میشم
    اگر تو فارغی از حال دوستان یارا//فراغت از تو میسر نمی‌شود ما را
    تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش//بیان کند که چه بودست ناشکیبا را
    بیا که وقت بهارست تا من و تو به هم//به دیگران بگذاریم باغ و صحرا را
    به جای سرو بلند ایستاده بر لب جوی//چرا نظر نکنی یار سروبالا را
    شمایلی که در اوصاف حسن ترکیبش//مجال نطق نماند زبان گویا را
    که گفت در رخ زیبا نظر خطا باشد//خطا بود که نبینند روی زیبا را
    به دوستی که اگر زهر باشد از دستت//چنان به ذوق ارادت خورم که حلوا را
    کسی ملامت وامق کند به نادانی//حبیب من که ندیدست روی عذرا را
    گرفتم آتش پنهان خبر نمی‌داری//نگاه می‌نکنی آب چشم پیدا را
    نگفتمت که به یغما رود دلت سعدی//چو دل به عشق دهی دلبران یغما را
    هنوز با همه دردم امید درمانست//که آخری بود آخر شبان یلدا را
    اخوانو منم دوست دارم....البته زیاد نخوندم....
    راستش امسال یادم رفت بخرم....
    یعنی وقتی یادم افتاد از اخوان نخریدم....دیگه دیر شده بود....ماجرا رو که میدونین....
    ولی مثلا اون مثنوی اخر شاهنامه رو دوست دارم بخونم
    بله دقیقا....

    اما نیما رو نخوندم....ازش اطلاعی ندارم...اخه حس میکنم اشعارش سنگینه....اما سهراب قابله فهمه.....
    شما نیما رو خوندین؟
    دقیقا

    برای همین من خودم معنی گرایی رو بیشتر میپسندم....
    سهراب جای حرف باقی نمیزاره....
    میدونین
    بیشتر اشعار کلیشه ای شدن و عشق محور اصلی شده.....منظورم از عشق همین عشق دنیویه....
    البته شعر کلاسیک هم عشق رو مورد توجه قرار میده....ولی باز خیلی فرق داره.....
    مثلا یکی از دلایلی که سهراب رو دوست دارم....چون عشق رو محور قرار نداده...
    مثلا همون شعر بلند اهل کاشانم....
    یا صدای اب...
    پيش از اينها نه،بعد از اين هم نه،عشق اكنون معطل من و تست

    زنگ اين خانه را بزن، هستم، ما شدن سرگذشت خوبي نيست؟


    بیت اخر فکرمو مشغول کرد ...داشتم دنبال ربطش میگشتم....بعدا علامت سوال رو در اخرش دیدم...مشکل حل شد....
    بله شعر زیبایی بود ...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا