دکتر مهدیه
پسندها
1,972

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • من که تصویری ندارم در نگاه هیچ کس
    خوب شد هر گز نبودم تکیه گاه هیچ کس
    کاش فنجانی نسازد کوزه گر از خاک من
    تا نیفتد در دلم فال سیاه هیچ کس
    زیر بار ظلممان دارد زمین خم میشود
    بی تفاوت شد خدا هم چون که آه هیچ کس
    بهترین تقدیر گلها چیدن و پژمردن است
    سعی کن هرگز نباشی دلبخواه هیچکس
    آخرش چوپان تو را با خنده ای سر میبرد
    کاش میشد تا نباشی در پناه هیچ کس
    عاقبت در زجر هستی قرص نانت میکنند
    ماه دور از دست باش و قرص ماه هیچکس
    اووووووووووووووووووووووووووغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ:hate:
    سیاه پوشیده بود ، به جنگل آمد .. استوار بودم و تنومند !
    من را انتخاب کرد ...
    دستی به تنه ام کشید ، تبرش را در آورد و زد .. زد .. محکم و محکم تر ...
    به خود میبالیدم ، دیگر نمی خواستم درخت باشم ، آینده ی خوبی در انتظارم بود !
    سوزش تبر هایش بیشتر می شد که ناگهان چشمش به درخت دیگری افتاد ، او تنومند تر بود ...
    مرا رها کرد با زخم هایم ، او را برد ... و من که نه دیگر درخت بودم ، نه تخته سیاه مدرسه ای ، نه عصای پیر مردی ...
    خشک شدم ..
    بازی با احساسات مثل داستان تبر و درخت می مونه ..
    ای تبر به دست ، تا مطمئن نشدی تبر نزن !
    ای انسان ، تا مطمئن نشدی ، احساس نریز .. زخمی می شود ... در آرزوی تخته سیاه شدن ، خشک می شود
    من صبورم اما . . .

    به خدا دست خودم نيست اگر می رنجم

    يا اگر شادی زيبای تو را به غم غربت چشمان خودم می بندم .

    من صبورم اما . . .

    چقدر با همه ی عاشقيم محزونم !

    و به ياد همه ی خاطره های گل سرخ

    مثل يک شبنم افتاده ز غم مغمومم .

    من صبورم اما . . .

    بی دليل از قفس کهنه ی شب می ترسم

    بی دليل از همه ی تيرگی تلخ غروب

    و چراغی که تو را ، از شب متروک دلم دور کند. . . می ترسم .

    من صبورم اما . . .

    آه . . . اين بغض گران صبر نمی داند چيست !!!!
    بگذریم ، امیدوارم که برگرده و اگرم برنگشت خو یعنی نمی خواد دیگه توی اینترنت باشه
    هرجا هست خوش باشه و خدا هم مواظبش باشه
    تمامی ندارد دعوای من با دلم
    دلم طرف توست
    من طرف من
    من ک میبازم تو میبری
    تو ک میبری تو میبری
    این عادلانه است؟!
    فشردم بار ها زنگ در میخانة چشمت
    که آیا بین عشاقت مرا جا می کنی یا نه


    تو در قلب منی هرجا که هستی هر کجا باشی
    ندانم کنج این ویرانه مأوا می کنی یا نه


    گلی، باغی، بهاری، گلشنی، چون عطر صحرایی
    برای دیدن گل عزم صحرا می کنی یا نه


    چنان امروز زیباتر ز دیروزی، که گیجم من
    تو خود را اینچنین هر روز زیبا می کنی یا نه


    میان عقل من با عشق تو دعواست روز و شب
    تو هم مانند من با خویش دعوا می کنی یا نه
    مهدیه جان ببخشید من باید برم
    خوشحال شدم از آشناییت
    ببخشید من تازه واردم هنوز یه کمی ناشی ام
    موفق باشی:gol:
    تو که رفتی تو پروفش و دیدی
    توی پروف منم خداحافظی کرده بود
    هی ، کاش قانون همه دوستی ها این بود : یا دوستی ممنون یا جدایی هرگز
    اینو یه دوست وقتی از هم بعد چند ماه جدا شدیم برام فرستاد ، هنوزم با هم در ارتباطیم ولی خوب همیشه از جدا شدن و بابای کردن بدم میومد
    من درسم تموم شده پارسال
    موفق باشی عزیزم
    حالا چرا از پزشکی انصراف دادی صنایع می خونی؟!
    ببخشید می پرسما...دوست نداری جواب نده:redface:
    سال ها عاشق یک شخص مجازی سخت است

    در خیالات خودت قصر بسازی، سخت است

    مثل این است که کودک شده باشی، آن وقت-

    هی تو را باز نگیرند به بازی، سخت است

    اینکه دنبال کنی سایه ی مجهولی را

    تا به هم خوردن خط های موازی، سخت است
    فنجان فنجان قهوه
    گیلاس گیلاس شراب
    لیوان لیوان چای بگذار بنوشم ب سلامتیت
    ب سلامتی گرمابخشی ک
    گاه یادم میرود او نیز سردش میشود
    پ یادم باشه ی روز از این جمله استفاده کنم
    ....
    وقتی ... تامل برانگیزه ولی جاش توی ی نایپیک نبود کاش میزاشتی توی پروف دوستات اینجوری بهتر بود البته همین جمله ها رو میگم ....آخه اینا هنوز تابو شکنی نشدن که بشه عمومی مطرحشون کرد
    باید بیشتر فک کنم...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا