sarang saman
پسندها
103

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • مهندسی :)زنانی ک ایرانی بودند... ;)پیامبری همیشه در همین نزدیکی ست... :gol::gol:
    گریه ام میگیرد وقتی میبینم
    او که همه ی دنیای من است منت دیگری را میکشد...
    دل من یه روز به دریا زد و رفت

    پشت پا به رسم دنیا زد و رفت

    پاشنه کفش فردارو ور کشید

    آستین همت و بالا زد و رفت

    یه دفعه بچه شد و تنگ غروب

    سنگ توی شیشه فردا زدو رفت

    حیوونی تازگی آدم شده بود

    به سرش هوای حوّا زد و رفت

    دفتر گذشته ها رو پاره کرد

    نامه فردا ها رو تا زد و رفت...

    ***

    دل من یه روز به دریا زد و رفت

    پشت پا به رسم دنیا زد و رفت

    زنده ها خیلی براش کهنه بودند

    خودشو تو مرده ها جا زد و رفت

    هوای تازه دلش میخواست ولی

    خرش و توی غبارا زد و رفت

    دنبال کلید خوشبختی می گشت

    خودشم قفلی رو قفلها زد و رفت
    نه من بدجنسم نه تو
    بدجنس قصه ي من او... بود
    بچه ي قصه ي من او... بود
    بيا باهم زير باران قدم بزنيم
    حرف نشنيده اي بهم بزنيم
    چتر را تا كنيم خيس شويم
    لحضه اي پشت پا به غم بزنيم
    و او... را قراموش كنيم
    چه مهمانان بی درد سری هستند مردگان
    نه به دستی ظرفی را چرک می کنند
    نه به حرفی دلی را آلوده
    تنها به شمعی قانعند
    و اندکی سکوت...
    من پاکم
    اصلاخود مریمم
    کو؟کجاست کسی تاپدری کند
    برای فرزند نیامده ام؟
    وبرایش تفسیر کند
    طعم آزادی را
    بگویدکه دندان برای آواساختن است وقت بوسیدن،
    نه دریدن!
    اینچنین خواهد شد،
    و من به جبران این جوانمردی،
    در روزگار بی مردی،به هر مردی،
    وعده ی دم تازه ی فرزندم را خواهم داد
    ف-ح
    باران گرفته تا تو بگویی سلام عشق / باران گرفته تا تو بگویی سلام درد /حتی بهار بوی زمستان گرفت و رفت / نفرین به آنکه از تو و باران جدام کرد
    Ba dardha o zeshtiha o na kaamiha,asude tar mitavan tanha mand;
    B hamdard
    B gham gosar
    B dust...
    Dar dardha dust ra khabar nakardan,khod yek eshgh varzidan ast.
    Dr. Shari'ati
    مرگ را پروای آن نیست
    که به انگیزه ای اندیشد
    زندگی را فرصتی آن قدر نیست
    که در آینه به قدمت خویش بنگرد
    و عشق را مجالی نیست
    حتی آن قدر که بگوید
    برای چه دوستت می دارد. . .
    وا‍ژ ه ها همه تكرارين ولي وقتي بتوني قلمو رو كاغذ برقصوني عجيب هيجان ميگيرن
    درد یعنی عاشقانه هایی که مینویسی


    تا دیگران را به یادعشقشان بیندازد


    و تو همچنان بنویس


    بدون اینکه


    عشق کسی باشی یا حتی


    در یاد کسی!
    سب بخیل
    خواهس میتنم بابایییییییییییییییییییییییییییییییییییی
    بابای
    سب بخیل بابایییییییییییی خاب نی نی لو ببینی که لالات شیلین بسه:biggrin:
    سب بخیل
    نی نی گیگه هیسی نمیگه...فخط خوتت بیا ببین چه جولیه سعلت

    بابا ملسی زحمت کسیدی ولی
    دوسد دالمممممممممممم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا