چشاتو وا نکن  اينجا ،  هيچ چي ديدن نداره
   صدای  ِ سکوت ِ لحظه ها ، شنیدن نـداره
   توي آسموني که کرکسا پرواز ميکنن
   ديگه هيچ شاپرکي ، حس ِ پريدن نداره
   دستاي نجيب ِ باغچه ، خيلي وقته خاليه
   از تو گلدون ، گلاي کاغذي چيدن نداره
   بذار باد بياد ، تموم ِ دنيا زير و رو بشه
    قلباي آهني که ، ديگه تپيدن نداره
   خيلي وقته ، قصه ی اسب ِ سفيد ، کهنه شده
   وقتي که آخر ِ جادهها رسيدن نداره
   نقض ِ قانون ِ آدمبزرگا جـُرمه ، عزيزم
  چشاتو وا نکن ، اينجا هيچ چي ديدن نداره