hosseinassar
پسندها
6,202

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • جناب مدیر محترم ....متشکرم از پاسخگویی ........
    باتشکر
    سمیرا
    14/01/1391
    :surprised:
    چه زود برفتی.....راستی بذار با مدیر ارشد حرف بزنم....
    سلام جناب اقای حسین ..مدیر ارشد..چرا سایت باشگاه بعضی اوقات که چه عرض کنم بیشتر اوقات ...ارور سرور یا سرور مشغوله ...هان هان...ازصبح نشد بیام نت.............:surprised:
    دیدی گربه م چه خوشمل ..از این به بعد همه جا با خودم تو تالار میبرشم....:دی
    سلام
    احتیاجی به تشکر نیست حسین جان...

    یا علی
    واای داداشی برو صندلی اوا جونو نگاه کن....این رزا من از خنده کشت..رفت چندتا پست داده میگه اینجا رزروه ...بعد میگه حمید مدیدنی و هزارتا چیزه دیگه اگه پاک کنی......
    من اینکارو واسه تولد بچه ها کردم که یه پست الکی بدم بعد بیام کامل کنم ..اما رزا کاراش خنده ست....
    امروز افتاب از کدوم طرف در اومده که داداشم به زنم به تخته زیاد سایت نمیاد......:surprised:
    بعضی از آدم ها مال تو اند،

    حتی اگر بذارند بروند، آخرش برمی گردند ...

    بعضی از آدم ها مال تو نیستند،

    حتی اگر هر روز و هر لحظه کنارت باشند،

    آخرش می گذارند می روند ...
    دستمال كاغذي به اشك گفت:
    قطره قطره‌ات طلاست
    يك كم از طلاي خود حراج مي‌كني؟
    عاشقم
    با من ازدواج مي‌كني؟


    اشك گفت:
    ازدواج اشك و دستمالِ كاغذي!
    تو چقدر ساده‌اي
    خوش خيال كاغذي!
    توي ازدواج ما
    تو مچاله مي‌شوي
    چرك مي‌شوي و تكه‌اي زباله مي‌شوي
    پس برو و بي‌خيال باش
    عاشقي كجاست!
    تو فقط
    دستمال باش!


    دستمال كاغذي، دلش شكست
    گوشه‌اي كنار جعبه‌اش نشست
    گريه كرد و گريه كرد و گريه كرد
    در تن سفيد و نازكش دويد
    خونِ درد


    آخرش، دستمال كاغذي مچاله شد
    مثل تكه‌اي زباله شد
    او ولي شبيه ديگران نشد
    چرك و زشت مثل اين و آن نشد
    رفت اگرچه توي سطل آشغال
    پاك بود و عاشق و زلال
    او
    با تمام دستمال‌هاي كاغذي
    فرق داشت
    چون كه در ميان قلب خود
    دانه‌هاي اشك كاشت
    نه ....شما فرقی داری......اگه فقط بیای و حرف نزنی ...با دوتا دستام خفه ت میکنم داداشی....دی
    نگاه اون ادمین خان اصلا نمیاد تو پروفم ...ولی این ادمین میادش ....اینجوری میگم معرفت داره......
    داداشی حرفتو پس بگیر بدوووووووووووو
    صبح گفتی ...دیگه دیر بود ...خیلی دیگه شبم بخیر شده بود.....:biggrin:
    راستی با یکی از اادمینها دوست شدم ..حرف نمیزنه ولی برای قدر دانی میاد تو پروفم.....اینم یه نوعشه...خیلی باحاله....
    M4$T3R
    بازم معرفت ایشون....:دی
    نخیرم بی معرفتی بی معرفتی..من که اجیتم میگم.......
    این همه هر روز میام بهت سر میزنم ..بهت محبت میکنم(البته با کتک..:دی)...که یه وقت دل کوچولوی داداشم توی این سایت نگیره خدانکرده.....یه وقت داداش کوچولوم غصه نخوره.....حواسم هست درس بخونی زیاد نت نیایی...بهد داداش خان من دیشب ...بدون خداحافظی با من میره.......:razz:
    آخرين فعاليت :3 ساعت پيش
    افرین به داداش گلــــــــــــــم که داره درسشو میخونه...:دی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا