MOΣIN
پسندها
4,553

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • شبی با خیال تو هم خونه شد دل
    نبودی ندیدی چه ویرونه شد دل
    نبودی ندیدی پریشونیامو
    فقط باد و بارون شنیدن صدامو
    غمت سرد و وحشی به ویرونه می زد
    دلم با تو خوش بود و پیمونه می زد

    نه مرد قلندر نه آتش پرستم
    فقط با خیالت شبا مست مستم
    الهی سحر پشت کوها بمیره
    خدا این شبا رو از عاشق نگیره

    نه یک شب که هر شب دلم بی قراره
    می خواد مثل بارون بباره بباره
    شب مرد تنها پر از یاد یاره
    پر از گریه تلخ بی اختیاره
    شب مرد تنها شب بی تو مردن
    شب غربت و دل به مستی سپردن

    شبای جوونی چه بی اعتباره
    همش بی قراری همش انتظاره
    من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که میبینم بد آهنگ است...
    بیا ره توشه برداریم...
    قدم در راه بی برگشت بگذاریم...
    ببینیم آسمان هر کجا
    آیا همین رنگ است؟؟!!!
    درد تاریکیست درد خواستن...
    رفتن و بیهوده خود را خواستن...
    سرنهادن بر سیه دل سینه ها...
    سینه آلودن به چرک کینه ها...
    در نوازش نیش ماران یافتن...
    زهر در لبخند یاران یافتن....
    آه
    میخــــــــــــــــــــــــــواهم که
    بشکافم زهم...
    دل ز دستم رفت و جان هم، بی دل و جان چون کنم
    سر عشقت آشکارا گشت پنهان چون کنم
    هرکسم گوید که درمانی کن آخر درد را


    چون به دردم دایما مشغول, درمان چون کنم
    هنوزم در پي اونم
    كه ميشه عاشقش باشم
    مث درياي من باشه
    منم چون قايقش باشم

    هنوزم در پي اونم
    كه عمري مرهمم باشه
    شريك خنده و شادي
    رفيق ماتمم باشه

    هنوزم در پي اونم
    كه عشقش سادگي باشه
    نگاهاي پر از مهرش
    پناه خستگیم باشه

    ميگن جوينده يابندس
    ولي پاهاي من خستس
    منم تا با همين پاها ميرم
    تا حدي كه جا هست

    هنوزم در پي اونم
    كه اشكامو روي گونم
    با اون دستاي پر مهرش
    كنه پاك و بگه جونم
    بگه جونم
    نكن گريه منم اينجام
    بزار دستاتو تو دستام
    تو احساس منو ميخواي
    منم اي واي تو رو ميخوام:cry:

    خدايا عشق من پاكه
    درسته عشقي از خاكه
    منم اون عاشق خاكي
    كه از عشق تو دل چاكه
    کنار مردگان دوست داریم بنشینیم

    و آنان را بس گرامی بداریم

    به خاطر از دست رفتگان می ستیزیم

    هر چند دیگران همه اینجایند

    با حسابی بی حساب

    پاداش خود را می سنجیم

    گویی هر چه محوتر می شود

    در نظر تنگ ما بیشتر می آید!
    زندگی آن لحظه ایست

    که تو

    مرا نگاه میکنی

    ومن معنا میشوم

    سکوت میکنم

    ولبریز از صدای تو میشوم

    زندگی آن لحظه ایست

    که تو

    می خندی

    من تهی از دلیل میشوم

    وهمه تو می شوم ...
    وقتي كه دلگير و تنها مي شي ؛ وقتي خسته و بي پناهي . وقتي از دست هيچ كس كاري بر نمي يايد.

    وقتي شب زودتر از هميشه مي ري بخوابي تا سرت رو توي با لشت كه به سفيدي و نرمي ابر هاست فرو كني و هق و هق گريه كني و دلت خالي بشه . وقتي دلت ميخواد كه روي بلند ترين قله دنيا بنشيني و از

    اون بالا همه چيز رو نگاه كني . وقتي دلت ميخواد كه روي ابر ها بشيني و مثل يه قاليچه پرنده با هاش

    اين ورواون ور بري .

    وقتي دلت مي خواد پنجره اتاقت رو كه باز مي كني رو به يه دريا آبي باشه . وقتي دلت مي خواد توي يه جنگل سبز تنها قدم بزني . وقتي كه هيچ كدوم از اين وقتي ها برات شدني نيست

    فقط و فقط يه چيزه كه آرومت ميكنه . ...جانمازت.... كه پر از گل هاي ياس سفيد و خوشبوست . وقتي جانمازت رو باز مي كني بوي خوبش تمام اتاقت رو پر مي كنه . اون لحظه است كه يه چيز بهت

    قوت قلب ميده و آرومت مي كنه :

    خداست
    ..خــــدا... خــــــــــدا.... خـــــــــــــــدا...
    حواسمون باشه دل آدما شیشه نیست..

    که روی اون « هــا » کنیم بعد با انگشت قلب بکشیم...

    بعد وایسیم آب شدنش رو تماشا کنیم...

    رو شیشه نازک دل آدما اگه قلبی کشیدی باید پاش وایستی ..
    اگه دلت هنوزم باهام یکم رفیقه
    یه خورده دیرتر برو فقط یه چند دقیقه
    یه خورده ارومم کن نشون نده که سردی
    حالا وقته دروغه بگو که بر میگردی بگو که بر میگردی
    وقتی دارم با هر نفس از این زمونه سیر می شم

    وقتی با یه زخم زبون ، از این و اون دلگیر می شم



    باید برم ...باید برم ... باید که بی تو بپرم

    آخ که چه سنگین می زنه این نفسای آخرم



    سکوت من نشونه رضایتم نیست می دونی

    گلایه هامو می تونی از توی چشمام بخونی
    اين حال من بي توست
    بغض غزلي بي لب
    افتاده ترين خورشيد
    زير سم اسب شب
    اين حال من بي توست
    دلداده تر از فرهاد
    شوريده تر از مجنون
    حسرت به دلي در باد
    پيدا شو که مي ترسم
    از بستر بي قصه
    پيدا شو نفس برده
    مي ترسه ازت غصه
    بي وقفه ترين عاشق
    موندم که تو پيداشي
    بي تو همه چي تلخه
    بايد که تو هم باشی


    $$$$$_______________________________$$$$$
    __$$$$$$$$*_____________________,,$$$$$$$$*
    ___$$$$$$$$$$,,_______________,,$$$$$$$$$$*
    ____$$$$$$$$$$$$___ ._____.___$$$$$$$$$$$$
    ____$$$$$$$$$$$$$,_'.____.'_,,$$$$$$$$$$$$$
    ____$$$$$$$$$$$$$$,, '.__,'_$$$$$$$$$$$$$$$
    ____$$$$$$$$$$$$$$$$.@:.$$$$$$$$$$$$$$$$
    ______***$$$$$$$$$$$@@$$$$$$$$$$$****
    __________,,,__*$$$$$$@.$$$$$$,,,,,,
    _____,,$$$$$$$$$$$$$* @ *$$$$$$$$$$$$,,,
    ____*$$$$$$$$$$$$$*_@@_*$$$$$$$$$$$$$
    ___,,*$$$$$$$$$$$$$__.@.__*$$$$$$$$$$$$$,,
    _,,*___*$$$$$$$$$$$___*___*$$$$$$$$$$*__ *',,
    *____,,*$$$$$$$$$$_________$$$$$$$$$$*,,____*
    ______,;$*$,$$**'____________**'$$***,,
    ____,;'*___'_.*__________________*___ '*,,
    ,,,,.;*____________---____________ _ ____ '**,,,,




    نمادمن::D
    بیا در کوچه باغ شهر احساس شکست لاله را جدی بگیریم



    اگر نیلوفری دیدیم غمگین برای قلب پر دردش بمیریم



    بیا در کوچه های تنک غربت برای هر غریب سایه باشیم



    بیا هر شب کنار ساحل رود برای پیچکی همسایه باشیم



    اگر صد بار قلبی را شکستیم بیا یکبار با احساس باشیم
    مگسی را کشتم
    نه به این جرم که حیوان پلیدیست، بد، است
    و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است
    طفل معصوم به دور سر من میچرخید
    به خیالش قندم...
    یا که چون اغذیه ی مشهورش، تا به آن حد، گَندَم......!
    ای دو صد نور به قبرش بارد
    مگس خوبی بود
    من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد
    مگسی را کشتم ...

    زنده یاد حسین پناهی
    منم آن موجه بی آرام و سرکش

    که سرگردان به دریای فریبم

    با غرور و باشتاب بر سينه نرم آب ديوانه ميخزيدم

    در غايت خودخواهي بر انبوه سياهي جز خود نميشنيدم

    خروشان و بسته چشم با كوله باري از خشم

    ميرفتم از خشم خود دنيا ويرانه سازم

    در دفتر زندگي از خود افسانه سازم

    اما ز بازي زمون گمراه و غافل بودم
    دست هایم به آرزوهایم نمی رسند
    آرزوهایم بسیار دورند
    ولی درخت سبزم می گوید
    امیدی هست، خدایی هست
    این بار برای رسیدن به آرزوهایم
    یک صندلی زیر پایم می گذارم
    شاید این بار
    دستم به آرزوهایم برسد

    من دل تو را شكسته ام ولي

    از تو دل شكسته تر خود منم

    باورت نميشود نگاه كن

    جاي سالمي نمانده در تنم

    از تو دل بريدم عاقبت ولي

    روح سركشم به خانه بر نگشت

    كاش مي شنيدي از پس فراق

    چون شبان و روزها به من گذشت

    لحظه هايم از تو سبز مي شدند

    چشمهايم از تو نور مي گرفت

    قلب بي تحملم بهانه ها

    از گذشته هاي دور مي گرفت

    هر كجا كه نقشي از تو مانده بود

    رفتم و به ياد تو گريستم

    زل زدم به خاطرات دلكشت

    نيست باورم كه با تو نيستم

    آن دلي كه داده بودمش به تو

    بعد تو سپردمش به دست باد

    كار ما و دل دگر تمام شد

    عشق را پس از تو برده ام ز ياد
    بوی موهات زیر بارون
    بوی گندم زار نمناک
    بوی شوره زار خیس
    بوی خیس تن خاک


    یاد بارون و تن تو
    یاد بارون و تن خاک
    بوی گُل تو شوره زار
    بوی خیس تن خاک
    همیشه صدای بارون
    صدای پای تو بوده
    هم دم تنهاییام
    قصه های تو بوده
    وقتی که بارون می باره
    تو رو یاد من می یاره
    یاد گلبرگای خیس
    روی خاک شوره زاره
    ای گل آلوده گل من
    ای تنا لوده دل پاک
    دل تو قبله این دل
    تن تو ارزونی خاک
    تن تو ارزونی خاک
    تن تو ارزونی خاک
    تن تو ارزونی خاک
    توبرو...برو
    مطمئن باش وبرو
    ضربهات کاری بود
    دل من سخت شکست
    وچه زشت
    به منوسادگی ام خندیدی
    به منوعشقی پاک
    که پراز یادتوبود
    وبه یک قلب یتیم
    که خیالم میگفت
    تاابدمال توبود
    توبرو..
    بروتاراحت تر
    تکه های دل خود راآرام
    سرهم بگذارم
    وبه هم بندزنم...
    دو چیز هیچ وقت از یاد آدمها نمیره،

    دوستان خوب,روزهای خوب.

    یک چیز هم هیچوقت از دل آدم نمیره،

    روزهای خوبی که با دوستان گذشت...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا