ببخشید!
پسرم اومد خونمون
همه عمه عمه راه انداختن....مجبور شدم زود برم
شرمنده.
پسرم اومد خونمون
همه عمه عمه راه انداختن....مجبور شدم زود برم
شرمنده.
الان دور وبر من این همه کتاب هست....خودمم نشستم رو کاغذ ماغذا.....ازدست این خواهر کوچیکما............
خب نمیرم دیگه....مگه حتما باید 13 به در بیرون بره آدم.............
اهه نخونده بودم که کارمند شرکت گازید،کجا؟
منم خوبم خدا رو شکر،ولی یکم غمگینم که خدا کنه دالم میلم دانسگاه،نت داسته باسه،وگرنه....