توی ده شلمرود
حسنی تک و تنها بود٬
حسنی نگو بلا بگو
تنبل تنبلا بگو
موی بلند٬ روی سیاه٬
ناخن دراز٬ واه واه واه!!!
نه فلفلی٬ نه قلقلی٬
نه مرغ زرد کاکلی٬
هیچ کس باهاش رفیق نبود.
تنها روی سه پایه
نشسته بود تو سایه
باباش می گفت: حسنی میای بریم حموم؟
نه نمیام! نه نمیام!
سرتو می خوای اصلاح کنی؟
نه نمی خوام! نه نمی خوام!
کره الاغ کدخدا
یورتمه می رفت تو کوچه ها٬
الاغه چرا یورتمه میری؟
دارم میرم بار ببرم٬
دیرم شده عجله دارم.
الاغ خوب و نازنین!
سر در هوا سم بر زمین
یالت بلند و پرمو
دمت مثال جارو
یک کمی به من سواری میدی؟
نه که نمیدم
چرا نمیدی؟
واسه اینکه من تمیزم
پیش همه عزیزم٬ اما تو چی؟
موی بلند٬ روی سیاه٬
ناخن دراز٬ واه واه واه!!!
غازه پرید تو استخر٬
تو اردکی یا غازی؟
من غاز خوش زبانم!
میای بریم به بازی؟
نه جانم٬
چرا نمیای؟
واسه اینکه من
صبح تا غروب
میون آب٬ کنار جو٬
مشغول کار شستشو٬
اما تو چی؟
موی بلند٬ روی سیاه٬
ناخن دراز٬ واه واه واه!!!