شب مهتابه و چشام بازم از یاد تو خیسه
دیگه عادت شده با بغض واسه تو مینویسه
کاش می فهمیدی که قلبم خونه آرزوهات بود
یه نفس تنها نبودی همیشه دلم باهات بود...
آسمون و ماه نقرش با یه عالمه ستاره
شاهدن که این بریدن دیگه برگشتی نداره
رفتی بی اونکه بدونی دل من مال خودت بود
حال بغضای شبونم به خدا حال خودت بود
سهم چشای تو بودن توی دنیا هرچی داشتم
واسه ی خاطر نازت جونمو گرو گذاشتم