الهام3
پسندها
321

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • زندگي همانند پيانوست. كليد هاي سياه نتهاي غمگين و كليدهاي سفيد نتهاي شاد را مي نوازند. براي شكل گرفتن يك آهنگ نياز است كه هر دو نوع كليد را با هم به كار گرفت!
    عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست
    بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی
    عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست
    بلکه گذاشتن سدی در برابر رودی است که از چشمانت جاری است.
    عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست
    بلکه پنهان کردن قلبی است که به اسفناک ترین حالت شکسته شده.
    عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست
    بلکه نداشتن شانه های محکمی است که بتوانی به آن ها تکیه کنی و از غم زندگی برایش اشک بریزی
    عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست
    بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که مجبوری آخرش را با جدائی به سرانجام رسانی
    عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست
    بلکه نداشتن یک همراه واقعی است که در سخت ترین شرایط همدم تو باشد
    عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست
    بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگ ترین احساس زندگی است
    عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست
    بلکه یخ بستن وجود آدم ها و بستن چشمها است
    گاهی نفس به تیزی شمشیر می شود

    از هرچه زندگیست دلت سیر می شود

    گویی به خواب بود جوانیمان گذشت

    گاهی چه زود فرصتمان دیر می شود

    کاری ندارم آنکه کجایی چه می کنی

    بی عشق سر مکن که دلت پیر می شود
    سلام.............بابت متن قشنگتون ممنون
    من انیسم...............بابت دوستی ممنون عزیز:smile:
    زاهد به جهت زهد خود غرور کرد ومغرور زهد خود شد به همین جهت به مرادش نرسید
    ولی رند و عاشق از طریق عجز و نیاز به بهشت رفت.
    سلام
    خوشحالم از دوستی با شما
    امیدوارم دوستای خوبی برای هم باشیم:gol:
    سلام حاجی...
    شنیدم حاج خانم برای چندمین بار دلش هوس طواف کعبه کرد شما هم از خدا خواسته لبیک گفتی...
    . مکه خوش گذشت ؟ ...
    خدایت خوب بود، دینت کامل شد، سنگ هایت را به شیطان زدی؟!
    حاجی سوغاتی هایت بوی ندامت می دهند؟! حاجی، لباست از جنس اعلاست؟ ... حاجی عجب دمپایی سفیدی؟!
    ... ... سفر چطور بود حاجی..؟؟ خوش گذشت....؟؟
    شنیدم حاج خانم بسیار ولخرجی کرده و چند النگو و سینه ریز گران خریده....
    حاجی جان خبر داری آقا رضا،،همین همسایه چند خانه بالاتر،،کلیه اش را فروخته تا برای دخترش جهاز بخرد...؟؟؟
    دخترش3 سال است مراسمش هرماه عقب افتاده....
    طفلکی ها هفته قبل بعد از 3 سال مراسم ساده ای گرفتند و ازدواج کردند.
    آنها را بی خیال حاجی جان...اصل حالت چطور است...؟؟
    شنیدم دیشب شام مفصلی به مهمانها داده ای.....
    چند کودک گرسنه دم در هی اذیت میکردند و غدا میخواستند...آنها را دیدی حاجی...؟؟
    حاجی، با این همه ریا، باز هم مکه خوش گذشت ت ت ت ؟!
    سرت را درد نیاورم حاجی جان....
    زیارت قبول..

    دلخوش آنیم که حج میرویم غافل از آنیم که کج میرویم
    جهان داور چو گیتی را بنا کرد / پی ایجاد زن اندیشه ها کرد
    مهیا تا کند اجزای او را / ستاند از لاله و گل رنگ و بو را
    ز دریا عمق و از خورشید گرمی / ز آهن سختی از گلبرگ نرمی
    تکاپو از نسیم و مویه از موی / ز شاخ تر گراییدن به هر سوی
    ز امواج خروشان تندخویی / ز روز و شب دورنگی و دورویی
    صفا از صبح و شورانگیزی از می/ شکر افشانی و شیرینی از نی
    ز طبع زهره شادی آفرینی / ز پروین شیوه بالانشینی
    ز آتش گرمی و دم سردی از آب / خیال انگیزی از شب های مهتاب
    گران سنگی ز لعل کوهساری / سبک روحی ز مرغان بهاری
    فریب از مار و دوراندیشی از مور / طراوت از بهشت و جلوه از حور
    ز جادوی فلک تزویر و نیرنگ / تکبر از پلنگ آهنین چنگ
    ز گرگ تیزدندان کینه جویی / ز طوطی حرف ناسنجیده گویی
    جهانی را به هم آمیخت ایزد / همه در قالب زنان ریخت ایزد
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا