عطار
پسندها
1,873

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • از کجا میخوای آویزون کنی خودتو؟ چیپس بیارم بهتره یا پفک؟
    اون موقعایی که خوب میشم خلوته :D
    بقیه زمانا قاطیه :دی
    نه دیگه . فقط 2 بار گوش دادم . حالا دارم اون چشم قشنگمو گوش میکنم :love:

    ها ؟! :-"

    بی تربیت :D

    نوش جان ...
    ای عشق ! ... دکلمه شو :D

    ها ؟! :huh:

    باید بگردی ؟ :huh: پس ولش کن . یکی گذاشتم :D
    دنبال بسم الله میگردم واسه اول پاورپوینت . یه چیزی تو مایه های سبز میخوام . داری ؟ :huh:

    یه خوشجلشو موخوام :D
    عین مرد ؟ :biggrin:

    خو نگو . اصلا به تو چه :D

    دارم گوشش میکنم .

    آره این مال سایه س :D
    کپسول اعتماد به نفسی ها !!!!!!! الان خیلی حسم بهتر شد !!
    حالا یه دهن اواز بخون از عطار ببینم !!!!
    چرا دروغ :D

    تا 12 و نیم خواب بودم . اصلا نمیتونستم بیدار بشم :D

    ها خو میخواستم بپرسم خو چی هست اینی که داری ؟ :D

    راستی ! ... اینو یادته ؟ :D

    ای عشق ! ... شکسته ایم ! ... مشکن ما را !

    اینگونه به خاک ره میفکن ما را !

    ما در تو به چشم دوستی میبینیم

    ای دوست مبین به چشم دشمن ما را !
    هه هه !! بی جنبه !!
    هیشی دیگه . خیلی وقته عطار نخوندم. دلم براش تنگیده
    اره خیلی یکنواخت شده بودی دیگه!!!

    نه من کینه ای نیستم. ولی تو هم بی مهلفت نباش دیگه !!!!
    به !! بالاخره عکس پروفتو عوض کردی!! دلمون وا شد !!!
    البت اون قبلی هم خیلی باحال بوداااا

    خب پس یاالله !!!! امدیم !!!!
    ممنون. تو خوبی؟
    "دوستت دارم " را
    من دلاويزترين شعر جهان يافته ام
    *
    اين گل سرخ من است .
    دامني پر کن از اين گل که دهي هديه به خلق
    که بري خانه دشمن !
    که فشاني به دوست
    راز خوشبختي هر کس به پراکندن اوست !

    در دل مردم عالم _ به خدا _
    نور خواهد پاشيد
    روح خواهد بخشيد
    با تو بودن هميشه پرمعناست
    بي تو روحم گرفته و تنهاست
    با تو يک کاسه آب يک درياست
    بي تو دردم به وسعت صحراست
    با تو آسان هزار کار خطير
    با تو ممکن جهاد با تقدير
    بي تو با غم برهنه همچون کوير
    با تو يک غنچه دشتي از گلهاست
    با تو بودن هميشه پرمعناست
    کاش مي شد لحظه اي پرواز کرد
    حرفهاي تازه را آغاز کرد
    کاش مي شد خالي از تشويش بود
    برگ سبزي تحفه درويش بود
    کاش تا دل مي گرفت و مي شکست
    عشق مي آمد کنارش مي نشست
    کاش با هر دل دلي پيوند داشت
    هر نگاهي يک سبد لبخند داشت
    عطار داداش من کمکم برم خیلی خسته شدم به خدا
    دوست دارم
    بازم بیا ببینیمت دلمون تنگ می شه برات
    مواظب خودت باش
    بای تا های
    هیچی داداش کاری نمی کنم
    فقط دارم از خستگی می میرم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا