f.mars
پسندها
803

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • بریم مهناز رو اذیت کنیم ؟؟
    اخه میخام ببین چه جوری عصبانی میشه ...برام جالبه
    اره عزیزم میدونم دستت درد نکنه
    حیف که خیلی دوست دارم بابا بهزاد وگرنه قهر میکردم:D
    منم میدونم خانم ...اخه همین رشته شما رو دایی من فوق رو داره ..از این ازمایشگاه های خصوصی داره ... ماشالله سرش شلوغه ...
    اگ خواستی بگو برو اونجا استخدام شو ..اونم به عنوان مدیر ......
    حالا دیگه اشتی کن
    عجب بابایی دارم از پشت خنج میزنه
    بابا بهزاد داشتیم دیگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    میگم چرا هیچی نمیبینم نگو و با چراغ اومدی تو باشگاه
    خانوم اون چراغتو خاموش کن
    بله بله صد البته با وجود همچین فردی تو باشگاه اینجا نورانیه همشهری
    اول بگم هر حرفی میزنم ..شوخی میکنم ..به دل نگیر ...
    ولی ببین رشته ما مکانیک هست ...اون چیزی که میگی روغن اینا ..بهش میگن میکانیکی ...
    مثل همون قضیه لنج طلا میشه ....
    دقت کن .

    یکمم حالتو بگیرم .. : سخترین درس همین مکانیک ( اصلن سروره رشته ها میشه )
    حالا خوب خوبه رشته شما بهتر از رشته مهناز میشه .... اون چی همش میگرده تو نت ..فردا میره یکی از این خدمات کامپیوتری ها میزنه ..بعد از کلی شاید یکی بیاد پیشش بگه فتوکپی میخام :دی:دی
    بابا جونم ببخشید یکم حسابم ضعیف شده سه ماه نرفتم دانشگاه
    حتما بگگو فائزه جان ما هم بیایم خیلی وقته ی دل سیر نخندیدم
    داره سر به سرت میذاره ناراحت نشو عزیزم
    شما نباشی کار مملکت لنگ میمونه:D
    خانومم دکتر تو باشگاه مهندسا چی کار میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟:biggrin:
    ااا ..مهنازی فینگیلی ... من 22 سالمه .... میرم تو 23 ... ببین پیرم کرد رفتتتتتتتتتتتت

    من که تا اونجایی که دیدم .....همش بیل دستشونه هی بیل میزنن ...
    وقتی میخاستی بری سر زمین کشاورزی ... به منم بگو با مهناز بیام بهت بخندیم :دی:دی
    ارههههههههه بابایی نازه خودمه بابام خوب مونده 23 24 سالشه درست گفتم بابایی؟؟؟؟؟؟؟؟
    پس بزار بهت بخندم .... میگم شما کشاورزی ها ....سر زمین چی بهتون یاد میدن ... اخه یه بیل زدن کاری نداره ..مثلن بهتون میگن که زاویه بیل زدن بر حسب سینوس ضربدر لوگ ضربدر تانژانت ..اره؟؟؟؟
    منم ترم تابستونه داشتم ..ولی الان بازم همه درسام 3 واحدیه
    اووووووووووووووم مسی ناناز... خدمت از ماست عسل.... مسی واسه بودنت....
    اره. الهی فداش شم بابا بهزادم فضول نیس که یکم شوخ طبع
    اینقده مهلوبنهههههههههه بهترین بابای دنیاس
    حسودی داره خوو....اخه من همه هفته کلاس دارم ..به جز شنبه ها و جمعه
    خب جز این وبلاگی که گذاشی جیگر.. یه آدرس میل بده.... اگه دوس داریا....
    خوش به حالت چقدر خوبه که اینجوری
    من دانشگاه قبلیم با کتک مامانم میرفتم این دانشگاهمم که نمیدونم چه جوریه
    خب توضیح دادم و داغونم دیگه.... نیست اصن.... غیبش زده... دیگه هیچ آدرسی ازش ندارم.. باشه.. شرمنده که وقتتو گرفتم... مسی جونی خودم... بوسسسسسسسسسسس.از صبح هیجکی نبود باهاش بحفم..
    میخای سر به نیستت کنم ..که مهناز بیام دعوا با من ....فکرکردی فینگیلی
    من رفتم فضولی تو پروف مهناز ....نوشته بودی تعطیلاتتو ...یه موقع خسته نشی این همه میری دانشگاه ها ...
    خوش به حالت یکم از اون انرژیت به منم بده
    چی همه تعطیلی داری من کل هفته رو باید مثل بچه کلاس اولیا برم دانشگاه
    خب من کشتم خودمو کلی غر زدمو گفتم تو دعا کن.. من که توکل کردم به خدا...
    آخه میدونی من خیلی حرف زدم.. تازه نگه منو بخشیده نمیتونم آروم بگیرم.. آخه من اهل نمک خوردنو نکدون شکستن نیستم... اون این فکرو کرد..
    اگه خدا قسمت کنه و تنبلی نکنم فردا کلاس دارم برم دیگه
    هروز کلاس داری؟
    اوووووووووم فائزه جونی اصن آرومو قرار ندارم واسه این اتفاق...
    فائزه جونیم تو خوفی؟ ندونسته کار بدی کدم... دل یکیو شکستم.... ولی نیخواستم.... دعا کن واسم...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا