کوووووووفت
الان باید تشکر میکردی، دیگه واست عکس نمیارم :دی
الان باید تشکر میکردی، دیگه واست عکس نمیارم :دی
فانوس تنهایی
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
کچل
نیستمممممممممممممممممممممممممممممممممم
سمام داداشیییییییییییییییی
نگفتی چیشد؟
خوبی؟
وحید؟؟؟؟
شاخه ها خشک و برگ ها زردند
مرغکان آشیان تهی کردند
باد پاییز ره به باغ گشود
شاخه ها باد را هماوردند
آفتابی ز لای ساقه و برگ
می فتد بر زمین که همدردند
لانه ها لای شاخه ها تنها
لا نه ها خسته اند و دلسرد ند
کلک هایم چو شاخه های تهی
باد ها را به غارت آوردند
بچه ها با لباس بارانی
در پی برگ های ولگرد ند
بچه ها زیر شاخه های درخت
تن پاییز را لگد کردند
آسمان روی دوش شان ابری
برگ ها زیر پای شان زردند
دستها شان پیامبران امید
که بهاران به لانه بر گردند
آمدن فصل خزان پاییز مبارک :gol:
الان چشم افتاد به کامنتت انشالا درست میشه
واقعا از ته دل دعا خواهم کرد که خدا با دل مهربونت راه بیاد و دستت رو همیشه بگیره
قربون این نتونستن و شکستن سکوتت عزیزم
چی شده وحید جان ؟ کامنتهات رو دو روز توی صفحه بچه ها میبینم و احساسی که داری از لابلای جملاتت پیداست! چی شده رفیق؟
سلام مهندس.
اون تایپیک طاق بستان بود ، واالا من کم آوردم ، یا نمی تونم برسونم حرفمو به اون دوستمون یا اون از زرنگی اینجوری می کنه ، استارتره خودش ، منبع نداده ، منبع می خواد برای رد حرفش !
هرچی هم گفت براش آوردم، حتی منبع خودشم آوردم (که می گفت نیست و پرینت دارمو .... ).
اینجوری دیگه.
ای بابا
نگران نباش درست میشه
اون قرارداده چیشد؟
چیشده کچل؟
اون سلام و خداحافظی چی بود تو دست نوشته ها؟
برای ماکرو گرافی از چه تنظیماتی استفاده میکنی؟
فکر کنم آخرشم باید برم یه لنز ماکرو بگیرم
چه عشقولانه بود فانوس!
به قول اون دوستت پت پتو ازت بعید بود!:دی
مرسی باید برم و دقت کنم شاید بتونم یه عکس خوب بگیر و بهت نشون میدم نظرت رو میپرسم..
نظر خودم نشون دادن خنده یه پیرزن و پیرمرد شاااد بود جدا از هیچ غمی(اگر اندکی هم فقیر باشن که دیگه هیچ)هرچند نژآد پرستانه میشه
نظرم؟اگه واسه عکسه خب میشه خیلی صحنه های زیبا ازش خلق کرد با دیدای متفاوت قشنگه نمیشه گفت زشته زیباست اگه خار نباشه گلم نیست...
ببین مفهوم و دید تو از زندگی چیه برای مسابقه عکس میخوام شرکت کنم موضوعش زندگیه
برج مراقبت : باند يک آماده نشستنه,چرخ هاتونو باز کردين؟ خلبان : پَ ن پَ کف بريزين تو باند يخورده ليز بخوريم برج مراقبت : حالا بخنديم کاپيتان؟ خلبان : پَ ن پَ بزن اون لايک قشنگه رو شاد شيم برج مراقبت : کاپيتان توجيح هستين که جون مسافرا دست شماست؟ ... خلبان : پَ ن پَ توجيح نشدم,ميشه يه راهنمايي بکنين برج مراقبت : کاپيتان بلاخره ميخواي بشيني؟ خلبان : پَ ن پَ ميخوام پاشم يه دو رکعت نماز وحشت بخونم! برج مراقبت : من خاااار مادر تو و فيسبوک و ....خش خش...خش خش... آخرين مکالمات ضبط شده بر روي جعبه سياه
یه دقیقه نرو کارت دارم
از اونجا که تو دیدت متفاوته بهم بگو که زندگی رو تو چی میبینی؟میخوام ازش عکس بگیرم
باز فانوس بی حس شد!
نور نداری؟چیت کمه آخه؟
آره اینطوری کلاسش بیشتره
حس دعوت شدن رو دارم
درآمدش خوب که هست ولی با احتساب سرمایه و درصد و مخارج و .... برای من نه !
شب خوش، خدافظ
جالبه.
منم امروز مغازه ای که تازه گرفته بودم تحویل دادم تموم شد. آخه کارم نگرفت ! ، دفتر ارتباطی پستی بود.
حالا فعلاً به کارتون برسین تا بعد.
مغازه؟!!! این ساعت ؟
خدا بده برکت ! پـــــولارو میشمارین دیگه؟!!! (شـــــــتوخی)
چشم و ممنون -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
