واقعانم راس میگی از شانس دو ساعت دیگه در میایم دیگه بابام نتونست کارش رو جور کنه واسه همین امشب اونجاییم فردام بر میگردیم الانم داشتم نگا میکردم پیامی چیزی نباشه لپ تابو ببندم که حلال زاده ای سر رسیدی!!
بس ارومیه ای فکر کردم اومدی خونتون خوب چه خبر همه چی ردیفه؟