منم سگ دومس میدالم...اما یه خاطره بد دارم....
موقع امتحانات ترم اولم بود پارسال هوا بارونی بود کوچه مدرسمونم همه خیس و لیز بود...من با دوستام از سر جلسه امتحان پا شدیم گفتیم یه سر بریم پارک تو کوچه یه سگ سفید بزرگ بود...دوستام هی گفتن برگردیم من گفتم نه این سگه غلاده داره اهلیه مارو کار نداره.....همی دوستام گفتن بیا برگردیم.....
خلاصه گوش نکردم داشتیم از کنارش رد میشدیم جو منو گرفت واسش سوت زدم یهو احساس صمیمیت کرد باهام دویید طرفمون دوستام فرار کردن من موندم تا اومدم فرار کنم رسید بهم پاچه شلوارمو گرفت انداختم رو زمین.....نابود شدم....
