sh85
پسندها
8,892

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • فکرامو کردم.
    ببههههههههههههههلههه!!!
    من ذیگه برم عزیزم.
    فعلا.(گل)
    در هر غروب

    در امتداد شب

    من هستم و تمامت تنهایی

    با خویشتن نشستن

    در خویشتن شکستن

    این راز سر به مهر

    تا کی درون سینه نهفتن

    گفتن.

    بی هیچ باک دلهره گفتن

    یاری کن

    مرا به گفتن این راز باز یاری کن

    ای روی تو به تیره شبان افتاب روز

    می خواهمت هنوز.
    خواهش اجی
    دیگه ما به این کارای شما عادت کردیم
    میری میای
    میای میری
    اینم بمونه
    اینم بمونه
    اینم بمونه
    :دی
    ازادو من کلا بوسیدم گذاشتم کنار...مگر در مواقع خاص...:دی
    :دی
    اونا هیچ ربطی نداره به جواب من که گفتی همیناییکه پایینیه گفت:razz:
    اره :دی
    نه بابا منم همش در حال ری فرشم ببینم خبری میشه یا نه...
    یه الاف تمام قد :دی
    برو برو
    باوشه باوشه
    :دی
    چه عجب بابا
    حوصلم سر رفت..
    از صب نشستم همش دارم به همه چی ور میرم.
    هی بزک دوزک عوض میکنم...
    هی اینور اونور
    این تاپیک اون تاپیک...
    شماره هم میدیم :دی
    واسه کی انشالله؟
    اخوی گرام؟؟:دی
    بگو این فکراتو پاک حوصلمون سر رفته :دی
    سلام...
    وقتت بخیر
    قشنگ بود ممنون
    چطوری؟ چه خبرا از خودت و درس و مشق؟!
    خوبه!!!
    شماره بدم؟؟؟ :دی
    خدا حفظشون کنه.
    منم دلم میخاد ...
    سرویس کردن از قدیم بوده من خودم زیاد به کار نمیبرم چون در حالت کلی زیاد خوب نیست :دی
    تو حلقم هم صدیق خیلی به کار میبره.
    من اصلا تلویزیون نگا نمیکنم بدونم مال چیه.
    خوشم نمیاد به کار نمیبرم :دی
    مارو باش.
    رو دیوار کی یادگاری نوشتیم!!!
    :دی
    سلام دوست من...
    مرسی عکست جالب بود...پدر مهربون.
    ممنونم.
    موفق باشی...
    میگم حالا شبا نمیخوابی ...روزا هم نمیخوابی؟:دی
    میگم کلا خوابو از زندگیت حذف کردی؟:دی
    : )))))))))))))))))
    من حاضرم در نوشتن و ویرایشش کمک کنم :دی
    دست به نوشتنم بد نیست
    شما فقط حکایتارو رد کن بیاد :دی
    میگم به مامان بزرگ رفتی نگو نه!
    ایول مامان بزرگ : ))))))))
    از قدیم گفتن
    دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش اید : ))))
    الانم حکایت ماست :دی
    اجی اگه فک میکنید افراد بی جنبه در پروفایل شما رفت و امد دارند اینو پاکش کنید :دی
    منم گاهی وقتا بیکار میشم میگم بیام تو صفحه ی تو یه کم حرف بزنم خودمو خالی کنم :دی
    دیوونه : )))
    تیغو میذاشتی رو رگ امتحان میکردی الان دیگه لازم نبود هم یاد خاطراتت بیفتی :دی
    اتیشو مگه میبارونن؟
    میپرونن یا بلند میکنن؟؟؟:دی
    پاس کاری چرا؟:دی
    من دیشب سه و نیم خوابیدم و 10.30 بیدار شدم.
    یعنی دیگه پدرم دراومده :دی
    اینجا جاش نیست بعدا برات توضیح میدم :دی
    اوهوم.
    مبارکه :دی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا