آره..نمیدونم.... بچه بودم نمیترسیدم..
اما الان به طرز نگران کننده ای میترسم...
چندبار نزدیک بوده تصادف کنم..چون پریدم تو خیابون بخاطر گربه...
پارسال داداشم اینا داشتن وسطی بازی میکردن،سگ گلخونه هم آروم وایساده بود..یهو توپ خورد به سگه بیچاره ترسید..دوید سمت من..منم اومدم فرار کنم..خوردم به دیوار سیمانی...
از ترس فقط گریه میکردم..بیچاره مامانم اینا نمیدونن چکار کنن..
ماهی و آکواریوم ولی دوست دارم..چون تو آبن..کاری با من ندارن..