-
قربانت، امیدوارم همیشه خدا باشی.
روزگارت خوش باد.
ای کاش...
ممنون دوست خوبم، شب و روزت خوش.
عمر ما آدما کوتاه تر از اونه که زندگی رو سیاه ببینیم، این دنیای فانی به حد کافی تاریک هس وظیفه ما انسان هاس که لااقل یه شمعی برا دیگران روشن کنیم.شاید لذت زندگی تو شمع شدنه... شاید
شاید بشه از روز مره گی با یه کم تنوع و شاید کمی ریسک فرار کرد.
ولی در مورد لذت زندگی باید بگم فقط فکر کن این زندگی نعمتی هس که فقط یه بار به هر کسی میدن.
به قول معروف وقتی چهار ستون بدنت سالم این همون لذت زندگیه...
مرد را دردی اگر باشد خوش است
درد بی دردی علاجش آتش است
خواهش می کنم.
ما خیلی وقتا تو روز مره گی غرق میشیم و زندگی رو فراموش می کنیم.
ولی خوش بحالتون که لااقل شما از زندگی لذت میبری.
چهل + یک مورد از کم هزینه ترین لذت‌های دنیا
1- گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم.
2 - سعی كنیم بیشتر بخندیم.
3- تلاش كنیم كمتر گله كنیم.
4 - با تلفن كردن به یك دوست قدیمی، او را غافلگیر كنیم.
5 - گاهی هدیه‌هایی كه گرفته‌ایم را بیرون بیاوریم و تماشا كنیم.
6 - بیشتر دعا كنیم.
7 - در داخل آسانسور و راه پله و... با آدمها صحبت كنیم.
8- هر از گاهی نفس عمیق بكشیم.
9- لذت عطسه كردن را حس كنیم.
10- قدر این كه پایمان نشكسته است را بدانیم.
11- زیر دوش آواز بخوانیم.
12- سعی كنیم با حداقل یك ویژگی منحصر به فرد با بقیه فرق داشته باشیم .
13- گاهی به دنیای بالای سرمان خیره شویم.
14- با حیوانات و سایر جانداران مهربان باشیم.
15- برای انجام كارهایی كه ماهها مانده و انجام نشده در آخر همین هفته برنامه‌ریزی كنیم!
16- از تفكردرباره تناقضات لذت ببریم.
17- برای كارهایمان برنامه‌ریزی كنیم و آن را طبق برنامه انجام دهیم. البته كار مشكلی است!
18- مجموعه‌ای از یك چیز (تمبر، برگ، سنگ، كتاب و... )برای خودمان جمع آوری كنیم.
19- در یك روز برفی با خانواده آدم برفی بسازیم.
20- گاهی در حوض یا استخر شنا كنیم، البته اگر كنار ماهی‌ها باشد چه بهتر.
21- گاهی از درخت بالا برویم.
22- احساس خود را در باره زیبایی ها به دیگران بگوئیم.
23- گاهی كمی پابرهنه راه برویم!.
24- بدون آن كه مقصد خاصی داشته باشیم پیاده روی كنیم.
25- وقتی كارمان را خوب انجام دادیم مثلا امتحاناتمان تمام شد، برای خودمان یك بستنی بخریم و با لذت بخوریم
26- در جلوی آینه بایستیم وخودمان را تماشا كنیم.
27- سعی كنیم فقط نشنویم، بلكه به طور فعال گوش كنیم.
28- رنگها را بشناسیم و از آنها لذت ببریم .
29- وقتی از خواب بیدار می‌شویم، زنده بودن را حس كنیم.
30- زیر باران راه برویم.
31- كمتر حرف بزنیم و بیشترگوش كنیم ..
32- قبل از آن كه مجبور به رژیم گرفتن بشویم، ورزش كنیم و مراقب تغذیه خود باشیم .
33- چند بازی و سرگرمی مانند شطرنج و... را یاد بگیریم.
34- اگر توانستیم گاهی كنار رودخانه بنشینیم و در سكوت به صدای آب گوش كنیم.
35- هرگز شوخ طبعی خود را از دست ندهیم.
36- احترام به اطرافیان را هرگز فراموش نكنیم.
37- به دنیای شعر و ادبیات نزدیك تر شویم.
38- گاهی از دیدن یك فیلم در كنار همه اعضای خانواده لذت ببریم.
39- تماشای گل و گیاه را به چشمان خود هدیه كنیم.
40- از هر آنچه كه داریم خود و دیگران استفاده كنیم ممكن است فردا دیر باشد.
41 - این ایمیل رو به هر مهربانی که دوستش دارید با مهربانی ارسال نمایید.
ممنون که به یادم بودین، آره خودمم همیمن فکر و میکردم.
سلام
مرسی خوبم، شما خوبی؟ خوشی؟
چن روزی سفر بودم.
عکس خودمه، دادیم برامون پیداش کنن.
جایزه هم یخچال خوبه؟
جانم؟ چرا چشات اینجوری شده؟!!
من گیتار هم بدون کلاس یاد گرفتم
حالا نه همه انگشتام ، ولی از اون 4-5 تایی که هنری میریزه ، بدون کلاس بوده [IMG]
بیبین پسر آسمونی ، قد تمام روزایی که نبودم فک زدما .. جبرانش کردم واست [IMG]
تا یه مدت پیش که رفتم تو ترک ! تصمیم گرفتم زندگیمو کلا بتحولانم
نقاشی می کشیدم همیشه ، ولی نه اصولی .. یه چن باری هم تو مسابقات مدرسه یه مقاماتی کسب کردم !
حالام دارم میرم کلاس ، سر پیری و معرکه گیری [IMG][IMG]
فعلا تو مرحله طراحی ام .. استاده ناجنسم هم میگه استعدادت خفنه ، ولی ناکس زودتر تهشو نیمیگه خلاصم کنه
می دونی زندگی توی کلاس نقاشی خیلی یواشه ... داره یه نمه نیش ترمز وارد زندگیم موکونه
جونم برات بگه ! اول دبیرستان رو که تموم کردم باس انتخاب رشته میکردم ... اومدم خر شم برم هنرا !
گفتم نه بابا بذا برم ریاضی فیزیک ، اون وخ تنگش هنرو هم نیگه میدارم (که نشد ! )
بعدشم که اومدیم کنکور هنر بدیم ، دیدیم کی اون همه تاریخ ماریخو حفظ موکونه ..
بیخیال شدیم عینهو بچه زرنگا مهندسی نرم افزار شهرمونو قبول شدیم ..
خودمو به کامپیوتر لحیم کردم بد .. البته هر پروژه ای که می ترکوندم ، بهترین گرافیک رو داش ، همچین چش درآرا
هنوز سال آخرو تموم نکرده بودم که رفتم سرکار (کلا موجود هولی هستم ) .. آخ آخ دیگه کلا با زندگی فاصله گرفتم و شدم یه ماشین راس دُرُس ..
واسا داستان خودم و نقاشی رو واست بتعریفم رفیق
من خیلی کوشمولو که بودم ، نقاشی میکشیدم در حد لواشک از اون خوشمزه ها
یوخده که بزرگتر شدم ، اینقدی ... ، آمادگی که میرفتم رژان جون (خانوم معلمم ) به بابایی گفت این بچه ته استعداده و این صحبتا و خلاصه بفرستینش بره کلاس نقاشی تا ذوقش خشک نشده ..
بابایی این قضیه رو تا زمانی که خودم بوتونم برم کلاس و برگردم به تاخیر انداخت ..
بعدش که دیگه به قده کافی گنده شدم ، گرفتار درس و مشخ شدم اساسی..
خو تا سال 97 صبوری کن پسر !
با چی عشخ موکونی نخاشی کنی حالا ؟ اگه رنگ روغن بازی ، که موتونی سی دی لذت نقاشی رو بیگیری
همون یارو ِ که لونه کلاغ رو سرشه و خیلی ریلکس نقاشی موکونه [IMG]
سیلااااااااااام پسر آسمونی دلباخته نخاشــــی
مرسی..
چشم.. حتما..
با اجازه من برم.. روز خوبی داشته باشی.
نه.. 17 ام تموم میشه.. فردا رو بدم دیگه تا 17ام ندارم...
مرسی..لطف داری..
والااااااااا
که چی بشهههههه:دییییییییی
مرسی زوینا جان.. فردا امحانام تموم شه جبران میکنم..
ممنونم بابت عکسای زیبا
ممنونم.. شما هم
خب خونده بودمش...:دی
منم همینجورم...واسه همین در حد پاسی (یخورده بیشتر:دی) میخونم: ))... دلم میسوزه وقتی خوب خوندم نمره کاملشو نگیرم:دی
دلیلشو پیدا کردرید به منم بگید...
دبیرستان از این لحاظ خیلی بهتر بود.. دقیق میتونستی حدس بزنی چند میگیری...
چقد دبیرستان درس میخوندما....
خواهش میکنم
با من میخواین حرف بزنین از غم و غصه و اینا نباید چیزی بگینا...وگرنه من نمیام جوابتون بدم....اینقد غمگین نباشید...مطمئن باشید همه به اندازه خودشون غم و غصه دارن...لااقل وقتی میاین نت بهش فکر نکنین...بذارید یه استراحتگاه شادی باشه واستون...
سلامتی...شکر خدا خوبم...مهمون دارم:دی...
اره..چند روزی هست...امتحان اخریه رو هم ندادم...کلی واسش ناراحت شدم(اخه خونده بودمش) -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
