sinatra6
پسندها
524

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ولش مهم نیست .... برو .... برو .... برو دیگه واستاده بر و بر منو نگاه میکنه .... برو بهت میگم خداحافظ
    نه آبجی جون برو ... اصلا شما از ما فراری هستی .... (خنده)
    شوخی کردم برو به کارات برس .... بشین درسات و بخون ها ... شب نیام بپرسم هیچی یاد نداشته باشی ها .... برو
    خداحافظی
    من هم مشغول داشتم قبضهامونو پرداخت می کردم ... گفتم یک سر تا اینجا بیام ببینم کی هست کی نیست که دیگه دیدم شما هستین و الان هم دارم به شما پیام می دم ....
    هیچی بابا ..... یک مسائلی پیش اومد دیگه به خاطر وساطت شدید دوستان تو باشگاه موندم دیگه ... چیکار کنم همش به عشق دوستانه
    اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا فکر کردم نمی خوای جواب بدی می خواستم کلتو بکنم بعدا ....
    خوبی آبجی جونم ؟؟؟؟
    ولش راحت باش ... کاری باهات ندارم به دوستات برس ... بای
    شاید آن روز که سهراب نوشت : تا شقایق هست زندگی باید کرد ... خبری از دل پر درد گل یاس نداشت ... باید این جوری نوشت هر گلی هم باشی ... چه شقایق چه گل بیچک و یاس زندگی اجباریست ....
    بر سنگ مزارم بنویسید : آزرده دلی خفته در این خلوت خاموش .... او زاده غم بود که یک باره ز غمهای جهان گشته فراموش ....
    شاعر از کوچه مهتاب گذشت ... لیک شعری نسرود .... نکه معشوقه نداشت ... نکه سرگشته نبود ... سالها بود که دگر کوچه مهتاب خیابان شده بود ...
    ای ای از دست شما دوستا نمیام دیگه باشگاه می خواستم 1 هفته دیگه بیام باز دلم طاقت نیاورد ..... ولی این سری دیگه می رم
    ار هدیگه به هر حال مدیرت و مسئولیتو هزار درد :دی

    چه کنیم کار هملت افتاده رو دوشمون دیگه نیمشه کاری هم کرد ...هیییییییی زندگی :دی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا