ماه من ، غصه چرا ؟! 
 
آسمان را بنگر ، که هنوز، بعد صدها شب و روز
 
مثل آن روز نخست
 
گرم وآبی و پر از مهر ، به ما می خندد !
 
یا زمینی را که، دلش ازسردی شب های خزان
 
نه شکست و نه گرفت !
 
بلکه از عاطفه لبریز شد و
 
نفسی از سر امید کشید
 
ودر آغاز بهار ، دشتی از یاس سپید
 
زیر پاهامان ریخت ،
 
تا بگوید که هنوز، پر امنیت احساس خداست !
 
ماه من !
 
غصه اگر هست ! بگو تا باشد !
 
معنی خوشبختی ،
 
بودن اندوه است ...!
 
این همه غصه و غم ، این همه شادی و شور
 
چه بخواهی و چه نه ! میوه یک باغند
 
همه را با هم و با عشق بچین ...
 
ولی از یاد مبر،
 
پشت هرکوه بلند ، سبزه زاری است پر از یاد خدا
 
 و در آن باز کسی می خواند ،
 
 که خدا هست ، خدا هست
 
[IMG][IMG][IMG]