atousa_m
پسندها
4,592

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ميسي منم خوبم عزيزم
    خب قربونت بشم دارم ميرم يه مکان خوب پيدا کنم موقعيتو ارزيابي کنم شرايطو آماده کنم که بيام باهم بريم :redface:
    فقط آماده باشيد که اوکيو دادم حرکت کنيم ديگه :lol:
    یعنی تو هم مثل من عذر شرعی داری و نمی تونی روزه بگیری؟
    خوب آشنا میشیم. مشکلی نیست.
    سلام بر خاله جون خودم
    خوبي ؟ چه خبرا ؟ روز شمار به کجا کشيد ؟
    نگو بی خیال و ولش کن.
    چون من دست بردار نیستم. خودت که میدونی.
    الهیییییییییییییییییییییییییییییی
    فدای سرت خانومی
    یکم صبر کن آروم که شدی بعد فکر کن تا راه درست کردنش رو پیدا کنی
    چرا؟ همه چی به هم ریخت؟ دیگه ویلون سیلون آواره خیابونا شدین؟ باید زیر پل بخوابین؟ پارک لاله هم خوبه نیمکتاش باحاله اونجام میتونین بخوابین!!
    خسته شدم مي خواهم در آغوش گرمت آرام گيرم.خسته شدم بس كه از سرما لرزيدم... بس كه اين كوره راه ترس آور زندگي را هراسان پيمودم زخم پاهايم به من ميخندد... خسته شدم بس كه تنها دويدم... اشك گونه هايم را پاك كن و بر پيشانيم بوسه بزن... مي خواهم با تو گريه كنم ... خسته شدم بس كه... تنها گريه كردم... مي خواهم دستهايم را به گردنت بياويزم و شانه هايت را ببوسم...خسته شدم بس كه تنها ايستادم
    آتی چی شده؟امروز آتی هر روزی نیستیا
    نبینم گرفته باشی
    من شوخی میکنم به دل نگیریا:gol:
    آخه ندیدی چطور با توپ پر اومده بود:D:D:D

    شوخی کردم پژمان گله:w16:
    جدی میگی؟:Dیعنی هر کاری بکنم تو اعتراض نمیکنی؟:D
    آخ جونننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن:w14:
    سلام. خوبی؟ چی میگی تو؟
    کاری نکن اون روزی که خودت می دونی پشام برم قشما!!!
    When I loved myself enough I came to love being alone surroumded by silence,awed by its spell,listening to inner space
    سلام خواهر. خوبی؟ چه می کنی؟
    چه خبره تو پروفایل من. نمی دونم چی کار باید بکنم. قاطی کردم حسابی!!
    راستی تاپیک همکلاسی چه صدایی کرده
    اون مطلبی که گذاشته بودم خیلیا خوندن
    امروز بچه های /نواندیشان مس مس دادن :دی
    images/tantrumsmiley.gif

    noun

    1. کج خلقی
    2. اوقات تلخی
    3. خشم
    4. غیظ
    5. قهر

    عمه دخیخا کدوم ؟؟؟:cry:
    نقل است كه از يك آخوند حاضر جواب پرسيدند كه آيا تا به حال پيش آمده است كه در پاسخ به متلكي ناتوان شوي.
    جواب داد يك بار! و آن موقعي بود كه يك سپيده دم باراني براي پيشنمازي به مسجد مي رفتم و كوچه پر از گل و لاي بود. ناگهان در يك چاه فاضلاب افتادمو تا كمر در مدفوع و ادرار فرو رفتم...

    در فكر اين بودم كه اگر به منزل برگردم و لباس خود را عوض كنم، نمازمومنان قضا خواهد شد و اگر با همين وضع به مسجد بروم كه نميتوانم نمازرا اقامه كنم كه خانم جواني رسيد و مرا كه در آن حالت ديد با لبخند شيطنت آميزي پرسيد:

    حاج آقا چرااینقدر تو خودتون فرو رفتين؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا