محـسن ز
پسندها
7,181

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • :w38:صنما تا بزیم بندهٔ دیدار توام

    بتن و جان و دل دیده خریدار توام


    تو مه و سال کمر بسته به آزار منی

    من شب و روز جگر خسته ز آزار توام


    گر چه از جور تو سیر آمده‌ام تا بزیم

    بکشم جور تو زیرا که گرفتار توام


    زان نکردی تو همی ساخت بر من که ترا

    آگهی نیست که من سوختهٔ زار توام


    گر چه آرایش خوبان جهانی به جمال

    به سر تو که من آرایش بازار توام


    نه عجب گر بکشم تلخی گفتار ترا

    زان که من شیفتهٔ خوبی دیدار توام
    آره بسیار عالی !!!
    انشالله که بشه
    :|
    شما هم همین طور
    التماس دعا
    فردا باید برم مدار را بزنیم روی پی سی بی
    اون قطعات کذایی بالاخره رسیده
    مثلا الان باید همه چیز را برای مرحله آخر چک می کردم ولی اومدم اینجا وقتم را می کشم ....
    موندم کی می خوام آدم بشم !!
    هییییییییییی
    از قدیم گفتن آنچه خردمند در خشت خام بینید بیخردی مثل من در آینه گویا هم نمی فهمه
    البته خودم هم دارم کم کم به این می رسم که واقعا باید قبول کنم !!!
    من کی باشم که حتی فکر همچین جسارتی را بکنم
    نشد یه شب من شب به خیر بگم و رو سفید برم بخوابم :دی
    من همین پشت پای شما اومدم :دی

    احتمالا مقامات تشخیص دادن به درد نمی خورده :دی
    شبتون خوش فعلا با اجازتون
    سلام :دی
    آره
    احتمالا ابزار زائد شناخته شده :دی
    آره واقعا بعضیا نباید زنده باشن :دی
    نمی دونم چرا یهو این شعر اومدم توی ذهنم
    همه چیز آرومه من چقدر خوشحالم :دی
    غیبت کار بدیه
    هر کی که غیبت بکنه
    فرشته نیشش می زنه :دی
    حتما محسن جان ، البته شما هم باید در این کار کمک بکنید دوست عزیزم .
    خوب میتونیم عنوان تاپیک را بگذاریم مسابقه داستان نویسی کوتاه .
    اگر موافقید البته ؟
    اولین موضوع را هم ماه مبارک رمضان میگذاریم .
    سلام محسن جان
    شب زیبای شما بخیر
    موافقم باشما دوست مهربان .
    برق صنعتی که میگن شماییید؟؟:دی
    چشم.من سعی خودمو میکنم.
    اگه بازم بعضیا بذارن!:دی
    فک کنم فقط شهناز میفهمه!!:whistle:
    نیدونم.
    به هر حال منو گرفته!:w05:
    برق شما چندیه؟؟
    اره دیگه.یعنی دارم ترک میکنم...:whistle:
    نماز روزه هاتون.:دی
    من نفهمیدم چی به چی شد!!
    ...
    ولی برق شهناز منو گرفته!!:دی
    شد من یه جایی برم تو نپری وسط!:razz:با شهناز بودم.:دی
    خلاصه که ما شبگردی رو با لقاش بخشیدیدم.
    اصلا چیز خوبی نیس که سرش سرو دست بشکونیم که!:whistle:
    خداروشکر.
    قبول باشه.
    :w30:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا