سلام
هی روزگار. من دارم وارد جاده ای میشم که من رو به نقطه بدون بازگشت خواهد رسوند. من همهمونطور اما این روزها دنیا امون رو از من بریده و نمیتونم که انطور باشم که تو فک میکنی باشم عجیجم
اون رو هم نماینودنم تا بدانند که این کلبه محقرانه مربوط به مردیست که در سایه ها میخزید
هی روزگار. من دارم وارد جاده ای میشم که من رو به نقطه بدون بازگشت خواهد رسوند. من همهمونطور اما این روزها دنیا امون رو از من بریده و نمیتونم که انطور باشم که تو فک میکنی باشم عجیجم
اون رو هم نماینودنم تا بدانند که این کلبه محقرانه مربوط به مردیست که در سایه ها میخزید