sanaz*
پسندها
24

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • دیوان عصیان

    شعری برای تو
    این شعر را برای تو می گویم
    در یک غروب تشنهء تابستان
    در نیمه های این ره شوم آغاز
    در کهنه گور این غم بی پایان
    این آخرین ترانه لالائیست
    در پای گاهوارهء خواب تو
    باشد که بانگ وحشی این فریاد
    پیچد در آسمان شباب تو
    بگذار سایهء من سرگردان
    از سایهء تو، دور و جدا باشد
    روزی به هم رسیم که گر باشد
    کس بین ما، نه غیر خدا باشد
    :w33:روز مادر مبارک!!!!!!!:w33:
    :w40:مامان مهربونم خیلی دوست دارم... خیلی!!!:w40:
    من فعلا دارم ميرم،اميدوارم تعطيلات خوبي داشته باشي.ولي جوابم بديا.فعلا.:smile:
    محل زندگیم قم دانشجویی دانشگاه کاشان رشته مکانیک 23 سال
    شما خودتون معرفی کنید
    گفته بودم که اگر بوسه دهی توبه کنم:heart: که دگر بار ازین خطاها نکنم
    چون برخاست لبت از لب من تو به کردم :heart: که دگر توبه ی بی جا نکنم
    از عکسی که فرستادی ممنمنم;)
    از چیزی دلخور نیستم دوست عزیز!
    شکر!همه چیز خوبه!!!خیلی خوب!!!:w22:
    ای دل من گرچه در این روزگار!
    جامه رنگین نمی پوشی به کام!
    باده رنگین نمی نوشی ز جام!
    نقل و سبزه در میان سفره نیست!
    جامت از ان می که می باید تهی ست!
    ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم!
    ای دریغ از من اگر مستم نسازد افتاب!
    ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار!
    یه سوال!
    سال چندم ؟
    ترم چندم؟
    کدوم شهر ؟
    دولتی، آزاد؟
    از کی دلخوری؟
    از چی دلخوری؟
    سلام sanaz عزیز
    مرسی از پذیفتن درخواست دوستیم!
    از همین امروز به شیشه عینکت رنگ محبت بزن!نظاره کن اثار شگرف ان را! :cool::eek:
    از چه دلتنگ شدی؟
    دلخوشیها کم نیست
    مثلا؛
    این خورشید
    کودک پس فردا
    کفتر آن هفته!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا