sanaz*
پسندها
24

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • چنان دل کندم از دنیا, که شکلم شکل تنهایی ست
    ببین مرگ من را در خویش, که مرگ من تماشایی ست
    مرا در اوج می خواهی, تماشا کن تماشا کن
    دروغین بودم از دیروز, مرا امروز تماشا کن
    در این دنیا که حتی ابر نمی گرید به حال ما
    همه از من گریزانند تو هم بگذر از این تنها
    فقط اسمی به جا مانده از آنچه بودم و هستم
    دلم چون دفترم خالی قلم خشکیده در دستم
    گره افتاده در کارم به خود کرده گرفتارم
    به جز در خود فرو رفتن چه راهی پیش رو دارم
    رفیقان یک به یک رفتند مرا در خود رها کردند
    همه خود درد من بودند گمان کردم که هم دردند
    شگفتا از عزیزانی که هم آواز من بودند
    به سوی اوج ویرانی پل پرواز من بودند


    گره افتاده در کارم به خود کرده گرفتارم
    به جز در خود فرو رفتن چه راهی پیش رو دارم
    رفیقان یک به یک رفتند مرا در خود رها کردند
    همه خود درد من بودند گمان کردم که هم دردند

    رفیقان یک به یک رفتند مرا در خود رها کردند
    همه خود درد من بودند گمان کردم که هم دردند!!!
    نهههههههههههههه
    شک نکن با تمام وجودت ترکش کن
    می بینی که خوشبختی با توه
    امتحان کن.....ضرر نمی کنی
    یه عشق جدید
    یه زندگی جدید
    شروع کن
    ای خدا من به کسی کاری ندارم ولی زخم از همه خوردن شده کارم
    از غریب و کسی که وصله جونه پشت پا خوردن و مردن شده کارم
    کاشکی هوشیاری نصیبم نمی شد باعث رنج و فریبم نمی شد
    بعضی ها قیده همه چیرو زدن بعضی ها اسیر اقبال بدن
    اون بالا نشستی گوش کن ای خدا چه عذابیه به دنیا امدن
    کاشکی هوشیاری نصیبم نمی شد باعث رنج و فریبم نمی شد
    اخه هوشیاری غم بزرگییه کاشکی هوشیاری نصیبم نمیشد
    هر کجا پا میزارم هر جا که میرم پیشه چشمام میبینم حلقه داری
    ای خدا من خودمم هیچ نمیدونم چرا هر گل پیش چشمام میشه خاری
    کاشکی هوشیاری نصیبم نمی شد باعث رنج و فریبم نمی شد
    اخه هوشیاری غم بزرگییه کاشکی هوشیاری نصیبم نمیشد
    مرگ تدریجی شده هستی برام نقش خنده دیگه مرده رو لبام
    ای خدا هر کسی از راه می رسه می کنه چاه دو رنگی پیش پام
    کاشکی هوشیاری نصیبم نمی شد باعث رنج و فریبم نمی شد
    اخه هوشیاری غم بزرگییه کاشکی هوشیاری نصیبم نمیشد!!!
    این رو بدون که وجود تو واسه کسی که قدرت رو بدونه از گوهر شب چراغ هم بیشتره
    پس در آغوش آن کس شبت را صبح کن که برای بوئیدنت راه قاف پیموده است
    با تمام وجودم ترکش می کنم
    و از این کارم اونقدر مطمئنم که تردیدی توش نیست
    اره!!!ولی اگه وجود داشتنتو... نفس کشیدنتو... حضورتو... نادیده بگیرن!اونوقت چیکار می کنی؟؟؟
    اما یه جمله ای هست که همیشه تو گوشام می پیچه
    می گه:
    بی تو من در همه شهر غریبم
    من نخواستم با دوستی با اون به آیندش لطمه بزنم
    به شانس های ازدواجی که ممکن بود واسش پیش بیاد و به خاطر من تردید کنه
    خوب فکر نکنه
    من و اون هنوزم عاشق همیم اما هردو می دونیم که ادامه به ضرر هر دو مونه
    پس با اکراه از هم جداشدیم
    درسته
    اما بحث کوچیکی و بزرگی نیست
    اگه تو عاشق بودی یعنی وجود داشتی
    نفس می کشیدی
    داشتی حضورتو فریاد می زدی
    یعنی تو حق وجود داشتن داشتی
    به اونی فکر کن که تو اوج دوست داشتن رها میشه!!!
    نه!این خیلی خوبه!این که دو نفر بشینن و با هم به این نتیجه برسن که دیگه نمیتونن به دوستیشون با هم ادامه بدن!
    ولی اینو بدون که اگه عشق دادی به کسی... اگه خیلی وقتا که نباید از خطاش می گذشتی گذشتی... تو کوچیک نشدی!!!بلکه تو اونو در مقابل این همه خوبی بی منت کوچیک کردی!!!تو با عشقت نشون دادی که چقدر اون ادم در مقابل عشق تو کوچیکه!!!!!
    ولی طرف من اینجوری نبود......
    ما با هم به توافق رسیدیم که از هم جداشیم
    به نظرت اینجوری جدایی ایراد داره؟
    تو سراسر ایثار و بخششی ولی واسه کسی که اینارو نمیفهمه!!!و این نفهمیدن باعث تحقیر تو میشه!!!و باعث میشه که تو احساس کنی که چقدر در مقابل اون ضعیفی!!!
    می دونم!وقتی عاشقی حاضری همچیتو واسه عشقت بدی!!!تو می بخشی... و به خیال خودت به طرفت عشق میدی... اینا همه خوبه!!!تا اینجا احساست درباره ی عشق خوبه.... ولی وقتی نفهمه عشقتو و روی عشقت اسم وظیفه... اسم نکبت بزاره.... اون موقعست که تو میشکنی!!!اون موقعست که احساس میکنی هیچی نبودی....
    ولی سعی کن باورش نکنی
    اصلا به عشق اعتقاد نداشته باش....بی خیال عشق باش تا از حرصش بمیره
    من عشق رو تجربه داشتم
    آدم وقتی عاشقه ضعیف
    آسیب پذیره
    الان مثل شیرم....قوی و محک
    من عشق رو تجربه داشتم
    اما وقتی عاشقه ضعیف
    آسیب پذیره
    الان مثل شیرم....قوی و محکم
    عشق مسمومه راست می گی
    معلوم زهر خورده عشقی
    لعنت به هر چی عشقه
    عشق چشمه آبي اما كشندست!!!من ميمیرم از اين آب مسموم!!!
    اما اونكه مرده از عشق تا قيامت هر لحظه زندست!!!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا