من از پشت شبهای بی خاطره
من از پشت زندان غم امدم
من از ارزو های دور و دراز
من از خواب چشمای غم امدم
تو تعبیر رویای نادیده ای
تو نوری که بر سایه تابیده ای
تو یک اسمان بخشش بی طلب
......
خیلی ممنونم از تبریکت زیبا یت تو همیشه به من لطف داری عزیز
چشمت بی بلا اره موضوع خوبیه فکر نمیکنی در مورد عشق تایپک های زیادی داریم خیلی اشعار عاشقانه درون انها هست حالا که با بهار شروع کردی بعد هم گل بود پیشنهاد من پروانه یا شمع هست بازم نظر خودت هست هرچی صلاح بدونی ببخش من فقط نظر خودم رو دادم
اسمان فردا چه زیبا می شود
پنجره محوه تماشا می شود
یک مسافر از دیار روشنی
بی خبراز دور پیدا می شود
کوچه ها در انتظار یک طلوع
شهر شب اهسته فردا می شود
شبنم یاد ملال انگیز شب
جلوگر بر نقش گلها می شود
بی ریا پاک و صمیمی عشق تو
در نگاهت عشق معنا میشود
در میان مردم چشمان من
راز پنهانی که رسوا می شود
...............
.......
.......
...
سلام دوست خوبم چطوری؟
این شعر ماله کیه؟
دو ديده خون فشانم ز غــمت شب جدايي
چــه كنم كه هست اينها گـل باغ آشــــنايي
مــــژهها و چشم يارم به نظر چــــنان نـمايد
كه مـــيان سنبلــستان چرد آهــوي ختــايي
سر برگ گــل ندارم به چه رو روم به گــلشن
كه شــــنيدهام ز گلها هـــمه بوي بيوفـايي
به كدام مذهبست اين؟ به كدام ملتاست اين؟
كه كشند عاشقي را كه تو عاشـقم چرايي