kaghaz rangi
پسندها
5,533

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • نمردوما
    مو هنو هسوم
    بیو جم خوم بشین
    اما صبروم بده داروم یه داستانی تو تایپیک بوشهریا مینویسوم
    نمردوما
    مو هنو هسوم
    بیو جم خوم بشین
    اما صبروم بده داروم یه داستانی تو تایپیک بوشهریا مینویسوم
    راسیتن؟؟؟
    خو سی چه زودتر نگفتی؟؟
    چه بوکونوم حالا....
    دیواریم نی سروم تو بزنوم.............ها اینا پیدا کردوم
    ای صدای غرپشتی شنیدی نترسیاااا
    ممنونم گلم
    ببخش گوشیمو خاموش کردم استراحت کنم
    الان خوبم
    فقط یکی از داروها انگار بهم نمیسازه .........دیگه نمیخورمش
    ببخش ناراحتت کردم .............تکرار نمیکنم:redface:
    الان نمی‌تونم چون هاردم یه بار سوخت و همه عکسا رو از دست دادم
    ولی فردا میرم پیشه باباش و ازش می‌گیرم چنتا عکس رو

    یه سری عکس 6 ماهگی دیبا رو گذاشته بودم و یه سری عکس 8 ماهگیش رو
    هر دو رو برات میزارم

    من با اجازه برم
    خوشحال شدم
    تا بعد :gol:
    قبلش عکس 6 ماهگی دیبلی بودش
    افسوون یادشه :دی

    حالا قصد دارم همون شیطون کوچولو رو بزارم ولی چند وقت دیگه !
    تاریخ عضویت 8 آپریل 2009

    فکر کنم از نظر شما ان اولیه بشه همون شیطون کوشولوو که یه عینک هم داشت
    درسته ؟
    سکه‌ی کامل انداخته ؟ چه وضعش خوبه این زهرااا

    چنتا از این سکه ها داره برم ازش بگیرمشون، در واقع بدزدمش :دی
    توی اون پول جمع کن که دکترای من برام کادو بخرین :دی
    اینا رو، البته می‌دونم با تقلب بدست اومده :D
    سلام علیکم
    خوبی ؟

    یکم صبر کن منم دکتر می‌شم :دی

    هر وقت می‌گم مامان دوست دارم دکتر شم، میگه شماها هیچ کدومتون آرزوی منو برآورده نکردین، حالا چطوری می‌خوای دکتر شی؟ میگم مامان آرزو بر جوانان عیب نیست، دکترا رو می‌گم :دی

    میگه زودتر می‌گفتی، ولی دکتر یه چیز دیگس :d
    خدا گفت: زمین سردش است.چه کسی میتواند زمین را گرم کند؟
    لیلی گفت:من.
    خدا شعله ای به او داد.لیلی شعله را توی سینه اش گذاشت.
    سینه اش آتش گرفت.
    خدا لبخند زد.لیلی هم.
    خدا گفت :شعله را خرج کن.زمینم را به آتش بکش.
    لیلی خود را به آتش کشید.خدا سوختنش را تماشا میکرد.
    لیلی گر میگرفت.
    خدا حظ میکرد.
    لیلی میترسید.میترسید آتش اش تمام شود.
    لیلی چیزی از خدا خواست.خدا اجابت کرد.
    مجنون سر رسید.مجنون هیزم آتش لیلی شد.
    آتش زبانه کشید.آتش ماند.زمین خدا گرم شد
    خدا گفت:اگر لیلی نبود زمین من همیشه سردش بود...
    سلام مریم جان مرسی از عکس قشنگت، خیلی نازن
    مرسی گلم
    ببینم اینا رو خودت کاشتی؟
    در خدمتم
    مهلت تا فرداشبه
    اگه دیدم بازم بچه ها سوال دارن درخواست تمدید میزنم!!!!!
    خواهش می کنم. قضیۀ خاصی نداره.
    راستش حدود 8 سال پیش برای اولین با می خواستم توی یک سایت یه نام کاربری برای خودم درست کنم. نزدیک به 3 ساعت هر چی وارد می کردم می گفت تکراریه. آخرش منم همینجوری چشم بسته روی صفحه کلید زدم. چشام رو که باز کردم دیدم شده تی تی تو تی. این شد که دیگه تا الان این اسم رو همه جا یدک می کشم. :دی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا