سهلاااام خاله جون ....
حالا میای خونمون دلت می گیره ...

بعد دوروز چراغ خونمونو روشن کردیم
تازشم الان اومدم خونه دایی جونم وگرنه یک چند هفته ای چراغم خاموش بود

کامپیوترم پاورش سوخت ...
2 روز پیش داشتم درس می خوندم . یه بوهایی میومد . اول رفتم از غذا سراغ گرفتم . بعد اومدم دیدم تو اتاقم پر دوده ...
