MEG
پسندها
2,614

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • نه نميميرم خيالت تخت ...البته شما ميتوني به جاي شيريني لواشك بدي [IMG]
    :D


    :w15: مسخره كدومه؟؟؟جدي واسه چه شهريه؟:biggrin:...هيچم از شهر ما بهتر نيست..شهر ما از همه بهتر تره [IMG]


    منم ديگه..از بس كه باهوشم [IMG] [IMG] پاتوق من؟؟منِ بيچاره پاتوقم كجا بود [IMG]
    براي صرفه جويي در زمان ،هزينه،پول،درامد، كيفيت،بهبود ،طراحي:surprised:،واينا كپي پيست ميكنيم..ببخشيد من زيادي درس خوندم:cry:قاطي كردم:cry:

    بجنورد؟خوب پس يه دونه ديگه شيريني هم افتاديم..ما شيريني ميخوايم يالا..:w17:

    گنبد؟؟؟مال كجاست؟؟مناره نداره؟:D:gol:

    خوب پس دوستتونم بقالي داره..چه خوب:redface:پاتوقم كه دارين:biggrin:
    نه بابا! استاد راهنمام گفته بود.
    منم مثل شما ناپیوسته بودم.
    خب بابا این عکسا حس لطافت دخترونه میده به آدم.
    موضوع خوابگاه دانشگاه الزهرا ده ونک تهرانه.
    وای شرمنده به خدا قصدی نداشتم!:whistle:
    خب مادر جان اون آواتار و عکس پروفایلبو عوض کن که آدم دچاره سوء تفاوت نشه عجیجم:w15:
    رشتت چیه؟ترم چند ؟کدوم یونی؟کدوم شهر؟چند سالته؟اسمت؟اسمت معلم کلاس اولت؟اسم دوستات؟
    اسم بقال سر کوچتون؟و..........؟؟؟؟؟؟؟:D
    يزد..بيشت شالمه:redface:كلاس اولم؟....امم...ازاده بود..فاميلشم نيدونم:redface:دوستام؟؟اممم الهه..مهشيد..مينا..مريم..هستي..:love:اسم بقالمون..والا سر كوچمون نيست..دوتا كوچه اونورتره:redface:فكر كنم رضا باشه:D
    آره.البته پایان نامه لیسانسم باید تابستون تموم میشد اما هنوز درگیرشم.اونموقع که زدم لیسانسه محاسباتم داشت درست پیش میرفت.حالا دوباره باید بزنم دانشجو!:biggrin:
    شما در چه حالی خانم گل؟
    اگه برنامه ریزی برای درس خوندنه آره داشتم خوبشم داشتم اما یهو یه مشکلی واسم پیش اومد که همه چیم بهم ریخت و الان فقط دارم افسوس میخورم.چطور حالا؟
    خواهش عزیزم.حتما همینطور خواهد بود.فعلا که از دوستای من خبری نیست و یادشون رفته تولدم بوده.بازم دمه دوستای جدید گرم.کلی حال کردم.راستش حتی دوستای 8 سالم هم منو فراموش کردن!
    بازم ممنون.:gol::heart:
    مرسی بابت عکسهای خوشکلی که فرستادی .. خوشکل و جذاب بودن
    اره خوبم..:love:ممنون..

    اومدم خونه:redface:طوري نشدم...فقط ماشينم داغون شده:w04::w04:
    سلام خوب هستی؟ من دنبال یه بنای مشهور با اندازه هاش برای درست کردن ماکتشم. اگ کمکم کنی نمره کارگاه ماکتمو مدیونت میشم.
    حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود،
    اما افسوس که بجای افکارش
    زخمهای تنش را نشانمان دادند
    و بزرگترین درد او را بی آبی نامیدند......

    دکتر علی شریعتی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا