Behz@d
پسندها
0

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام دوست عزیز مسابقه بهترین آواتاره.اگه شرکت نکردین .ممنون میشم شرکت کنین.باتشکرMEG
    اینم لینکش:http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=136084
    Three things in life that are never certain
    سه چیز در زندگی پایدار نیستند.

    -Dreams
    رویاها

    -Success
    موفقیت ها

    -Fortune
    شانس
    غمگين توي تنهايي نشستم
    بغض سرد و بي صدامو تو چشاي تو شكستم

    طعم تلخ گريه ها مو كسي اينجا نميدونه
    چه غريبه توي دنيا لحظه هاي عاشقونه

    به هواي چشم خيسم ديگه ابري نمي باره
    تو شباي خالي من نميخنده يه ستاره

    جاده ي از تو گذشتن پيش رومه تا هميشه
    تو نموندي تا ببيني آخر قصه چي ميشه

    سايه اي خسته تر از شب و تو با پاي پياده
    آخر قصه همينه من و تنهايي و جاده

    _________________
    عاقبت روزی مزار سرد من

    مأمن دنجی برايت می شود

    عکس من با آخرين لبخند محو

    شاهد شب گريه هايت می شود




    می گذاری سر به روی گور من

    سنگ قبرم می شود دنيای تو

    از تمام آنچه با هم داشتيم

    ياد من می ماند و فردای تو




    با خودت آرام نجوا می کنی

    شعرهايی که برايت گفته ام

    قلب بی تابت پریشان می شود

    تازه می فهمی چقدر آشفته ام!




    می شوی دلتنگ من ، اما چه سود ؟!

    آن زمان که فرصت دیدار نیست

    بعد من حتی رفیق دست ِ تو

    سیم های مشکی ِ گیتار نیست




    لمس خواهد کرد انگشتان تو

    نام ِ این "از زندگی خط خورده" را

    چشم زیبای تو گریان می شود

    هر کجا بیند گلی پزمرده را . . .
    پشت کدامین لحظه بن بست جا ماندی تا ببینی زنی اینجا می خواست در تنهایی خویش آسمانش را باتو قسمت کند؟؟؟؟
    وسعت آسمان تو آنقدر بزرگ بود که حتی تجسم آسمان کوچک من در آن گم شد....
    هیچ کس ندانست در بی پناهی شبهای بی ستاره ام
    چقدر لبان و قلبم ، پر از ستاره و دوستت دارم بود.....
    و من چقدر بر حقیقی بودنش برخود میبالیدم....
    اما..............
    شاید که دیگر مهم نیست
    که از تو گلایه کنم......
    دیگر از خدایم هم نخواهم پرسید
    که چرا سهم من از این همه سکوت و گذشت و عشقی بی آلایش
    چیزی جز سركوب غرور ، سنگسار احساس و منطقهای بی دلیل نبود؟؟؟.......
    من میروم تا در پس ستارگان خاموش خویش گم شوم
    بی آنکه تو را در آسمان کوچکم گم کنم.......
    و دیگر هرگز از تو نخواهم پرسید
    که چــــــــــــرا وسعت آسمان تو
    آنقدر بزرگ بود که حتی تجسم آسمان کوچک من در آن گم شد؟؟
    قلمت را بردار بنویس از همه خوبیها زندگی؛ عشق ؛ امید
    و هر آن چیز که بر روی زمین زیبا هست...
    از تمنا بنویس ...از دل کوچک یک غنچه که وقت است دگر باز شود...
    بنویس از لبخند...
    از نگاهی بنویس که پر از عشق به هر جای جهان می نگرد...
    قلمت را بردار روی کاغذ بنویس...
    * زندگی با همه تلخیها ؛ شیرین است
    ساده و پاک و بی هیاهو ، ساده به اندازه ی یک واژه خوشبختی ، دیگر نخواهم گفت : باران کی خواهد بارید ، می خواهم به انتظار بنشینم و دگر هیچ نگویم ، به خاطرت بسپار کسی سادگی را از چشمان تو آموخت و اندیشه اش قد کشید تا خود خدا ، اعتراضی نیست اگر مهتاب نباشد ، اعتراضی نیست اگر قاصدک نباشد ، ولی تو بمان تا آن طرف خوبی ها
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا