آره دلم خیلی براش سوخت.ندیدمش ها!اما من و مریم جون تا وقت گیر میاریم می شینیم از بچه ها برا هم میگیم.الان مریم جون تک تک بچه های کلاس منو با اینکه ندیده می ناسه.مثلا تو رو هم می شناسه.الان هفت روزه که پیشم نیست.خیلی دلم براش تنگ شده.فردا بر می گرده.می خوام یه شام خوشمزه براش درست کنم.خیلی خیلی خوشحالم.