mohamad javid
پسندها
2,063

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام حال شما خوبه ببخشید تشکر ندارم بعدا حتما جبران میکنم


    گریزی نیست ...

    همیشه بی آنکه بخواهی

    اتفاق خودش را می اندازد

    وسط زندگی ات !

    بعد هم می رود

    تو می مانی و اینهمه چه کنم ...

    با ذهنی که مدام تکرار می کند:

    "حالا که اتفاقی نیفتاده

    دوست نداشت بماند، رفت...همین!"

    حالم از ذهنی که زیاد حرف می زند به هم می خورد !

    می روم تا اتفاق کمی آرام بگیرد ...

    به قول خودش

    فردا همه چیز را فراموش خواهیم کرد !

    می روم با یک آرزو

    کاش هیچ وقت نمی گفتم:

    کاش ...


    س.بارانی
    اولا من اصفهانیم و با غرور سرمو بالا میگیرم:king:
    دوما یونی کلمه است باکلاس برای صنعتیون:w33::w10:
    سوما شما از کجاین که تا حالا این کلمه به گوشتون نخورده :w15::w15:
    چهارما دیشب یهوdisconnect شدم:w00::w00::question:
    بنده هم همچنين اگر هم چيزي گفتم كه باعث دلخوريتون شده منو ببخشيد.شبتون به خير.
    man midonam chera khabet nemiyad
    chon emtehanettt kheili eftezah dadii kheili say kardi az mina baghal dastyt negah konii vali bet rah nadad
    hala bezarrrrr
    age be maman nagoftammm
    اوا!!!!!!!!!نمیدونین!:biggrin:
    ما میگیم یونی یعنیuniversityهمون دانشگاه!!دوست عزیز;)
    خوب اشکال نداره.منم کنجکاوی بجارو!!!دوست دارم.
    کدوم یونی هستین؟؟؟
    خیلی کنجکاوین؟؟؟؟؟؟
    از سوتی های صفری بودنه!!!!دیگه نمیدونستم مهم میشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    سلااام...من خوبم...شما چطوری محمد جان؟
    هستم..کمتر میام;)
    راستی ترمه چندی؟


    دخترک در برابر دفتر خاطراتش نشست ...

    آرام آنها را ورق زد ...

    صحنه ها پی در پی اجرا می شدند ...

    کارگردان ناتوانی بود که از مونتاژصحنه ها برنمی آمد !

    بادی وزید ...

    برگها به سرعت ورق خوردند ...

    مثل سالهایی که سریع و بی سر وصدا از پیش چشمانش عبور کردند ...

    و او غرق در اوهام دنیا

    رفتن هیچ کدام را حس نکرد ...


    ....


    خدایی دید ...

    نوری دید ...

    تسبیح... گل...پرنده...درخت...

    و حالا اشرف مخلوقات : انسان !

    اشرفی که کنار ادات ایمان

    گل...پرنده ... درخت

    احساس حقارت می کرد !


    ...


    باران بارید ...

    خاطراتش را شست و با خود برد !

    او ماند ...

    بغض ماند ...

    تنهایی ماند ...

    و

    نوری که در خاطراتش گم شد ...!


    NasibeH
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا