تب دارم
و یادم نمی آید
کِی شسته ام این ملحفه ها را
که دیگر بوی تو را نمی دهند...
آه،
هذیان می گویم!
تو که نبوده ای
- اینجا، هرگز.
تب دارم،
و همین گرمی تنم
یاد تو اَم انداخته انگار
و یادم نمی آید
کِی شسته ام این ملحفه ها را
که دیگر بوی تو را نمی دهند...
آه،
هذیان می گویم!
تو که نبوده ای
- اینجا، هرگز.
تب دارم،
و همین گرمی تنم
یاد تو اَم انداخته انگار