امیدوارم...
-
تو خوب باشی،منم خوبم........
همین فضولیارو می کنی که مهران اینجوری مچِ تو میگیره دیگه
منم میبینمت
اون بگردمه ها.نه بگردی.
لحظه آخر دیدم.شرمنده
مرگ!!
یه لحظه چند تا اس ام اس برام اومد و بعد دوباره همه چیز قطع شد
متوجه شدی ما هر روزی که خبریه قرار میذاریم؟؟؟ قرار بعدیمون رو از الان بهت میگم
16 آذر!!
چی چیو صحبت کنی؟؟؟؟؟؟
ما وصل شدیم
به دخترا مسیج دادم
شما هرکاری دلتون می خواد بکنین
فقز مونده مهراناگه برسم حتما میام عزیزم
خدایا !
مرا قلبی شریف ببخش
تا چون رود مهر
در این دنیای تشنه جاری باشد.
به جست و جوی آسایش و زیبایی نیستم
که همه چیز در گذر است.
silentaحال کردن داشت ولی همراه با ناراحتی و عصبانیت
اون باتوم و شوکر و گرفته بودن فکر میکردن خبریه
بی شرفای وطن فروشالان شرکتم و در شرف اخراج!!!
اگه بتونم حتما میام
ختم قرآن برای شادی روح پدر ونوس جان (venous_20 )
اوكي عزيزم
امشب ميبينمت عزيز
راستي تو تاپيك قرار ملاقات ببين علتش چيه عكسارو سيو ميكنم كله ها بر ميگردن؟
)
آره عزيزم
اگه حالم خوب شد با خانومم ميام
همه هستن؟ يا پسرونست خودم بيام؟
سلام داداشي
خوبي پژمان جون؟
بابا امروز من با هر حيله اي بود خودم رو زدم به مريضي
اتفاقا خيلي خبرها بود و امروز ما آماده باش كامل بوديم و اگه فرار نميكردم بايد امشب تا فردا اونجا ميموندم..
7 تير كه قلقله بود باقي جاهارو نميدونم...
خدایا !
مرا همواره در درگاهت نگاه دار.
دیدن تو ، حتی از دور
یعنی زنده ماندن و جان داشتن
اما ندیدنت ، پژمردن و جان دادن است.
واي پس كجا رفتيد تو رو خدا فقط بيرون نريد
به سلامت عزیزم.
مواظب خودت باش.........
خواهش میکنم کاری نکنید که........
خواهش میکنم.
از طرف منم مشت بزن تو هوا..........
میبینمت..........
ایشالا که جور میشه و میری.........
آره.خانوم منو از همه چی انداخته.......
اعصابم خط خطیه..........
ار لجم از صبح کلی دعواش کردم و کتکش زدم حیوونیو.........
ااااااااااااااااه ه ه ه ه ه ه ه ه ه
سلام دادشی.
منم نتونستم برم........
با نهایت تاسف پدر دوست عزیزمون (venous_20) فوت شدند
برای عرض تسلیت به اینجا مراجعه کنید
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.p...65#post1295865
وحید اومد، من میرم
ننننهههه نمیذارم .... خوب برو!!!
من داشتم حاضر میشدم برم وحید زنگ زد، سوزشی که من احساس میکنم بی نظیر [IMG]
دست رو دلم نذار
نمیشه، فیلمبردار اجیر کرده! احتمالا زنگ میزنه میگه راه ها بسته ان
میخواستم برم، یادم نبود وحید داره میاد
من صبح اومدم شرکت 30-40 نفر رو تکون دادم تا تونستم در رو باز کنم! اینجا مقرشون! -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...