محـسن ز
پسندها
7,181

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • نه عزيزجان ترش و شيرينه..ملسه..نوش جان...شرمنده ميكني عزيز.قابل شما رو نداره [IMG]


    آرامشی ست

    در قطره قطره ی بارانت

    خدا

    که هیچ جا پیدا نمی شود ...!
    با سلام و عرض ارادت اقای محسن ز
    داغ خشکسالیهای مستمر وزجر ناش از فقدان بارندگی و محدودیتهای تولیدات کشاورزی واز طرفی بیچارگی ایجاد شده از ابهای زیر سطحی که بقول شهردار مان چون بمبی نهفته تهدیدمان میکند ,وادارمان کرد که از سر دوستی به واحد مهندسی عمران گرایش اب شما سر بزنیم .امید است که مدیریت محترم شما راهنمائیمان فرماید 4/8/88
    سلام داداش محسن خوب هستین شما ؟
    بله خیلی شقایق های زیبایی هستن
    قابل شما رو نداره کاشکی می تونستم شقایق های واقعی بهتون هدیه بدم :gol:
    شب خوبی داشته باشید
    یا حق ...
    سلام من دنبال دوستم محسن88ميگردم ميتوني برام پيداش كني بهش بگومن ثنا1368هستم پيشاپيش ممنون
    اولا اصلا نق نمیزنه.خیلی هم خوش میگذره تو راه.
    بعدشم شاید بتونم بگم رسیدنم به اینجا توی کار و درسم رو خیلی بیشتر از تصورت مدیونشم.
    بعدم ازم بزرگتره،متاهلم هست.حالا چرا؟ چه فرقی میکنه؟
    سلام محسن جان:gol:
    ممنون خوبی؟خوش میگذره؟همه چی روبه راهه؟
    مرسی که اومدی و سر زدی:redface:
    مواظب خودت باش:w16: سلام خانواده رو برسون:gol:
    داداشه دیگه.
    یاد بگیر...مثل تو که نیست همش تو دل ادمو خالی کنه.
    .مگه شما ها امنیت میذارین که من با ماشین خودم برم.داداشم میرسونتم
    اره کلا کلاسای چهارشنبه رو چپوندیم تو 5 شنبه
    الان از 8.30 صبح 5شنبه تا 7.30 شب
    از 8.30 صبح جمعه تا 1.30 ظهر پشت هم کلاس داریم.بعدشم خلاص ، خونه
    من ترسو نبودم.شما منو به این روز انداختی.
    اره خوابگاه خوب بود.هم اتاقیامم خیلی خوب بودن.از هفته دیگه فقط یک شب اونجام.
    استاداش چندان تعریفی نداشتن.سه تاشون خیلی پیر بودن از ایتالیا دکترا گرفتن.
    یکی از از تهران.
    سلام داداش بزرگه
    خوبی؟
    اره رفتم دو شبم اونجا بودم.نه بابا خبری نبود
    فقط خوشتون میاد بچه بترسونین


    برای نزدیک شدن به تو به کلمه ها احتیاجی ندارم و منت جاده ها را نمی کشم... می دانم اگر دستهایم خالی از دانه های اشک و تسبیح هم باشد به حرف هایم گوش می دهی و مرا از نیایش محروم نمی کنی ...
    آنقدر ابرها را می شمارم تا به مرزهای مقدس گریه برسم ...
    آنقدر تو را صدا می کنم تا دروازه های ملکوت به رویم باز شوند ...
    بی تو قدم زدن در زیر باران زیبا نیست ...
    بی تو آسمان را باید مچاله کرد و دور انداخت !
    بی تو قطار ها در شب گم می شوند و به ایستگاه صبح نمی رسند ...
    .
    .
    .
    بی تو هیچ کسی عاشق نمی شود ...!


    خستگی هایم را با خدا قسمت کرده ام ...

    خدا قبول کرده است، سهم بزرگتری از خستگی هایم را برای خودش بردارد !

    چون من کوچکترم،کمترش برای من باشد !

    درد هایم هم همینطور ...

    به خدا گفتم که من کوچکم و ضعیف

    و خواستم درد ها و خستگی هایم را، همه اش را بدهم برای خدا باشد !

    خدا قبول نکرد ...

    گفت آدم زنده ی بی درد وجود ندارد !

    اگر بخواهی،

    درد ها و همه ی خستگی هایت را،با زندگی ات ازت می گیرم !

    همه را با هم ...

    من قبول نکردم ...

    سهمی از درد ها و سهمی ازخستگی هایم و همه ی زندگی ام را نگه داشتم ...

    .

    .

    .
    نفس می کشم و خدا هم هست ...!
    سلام من اصلا با سایت شما آشنا نیستم اما من دنبل یک مدیر موفق هستم اگر میتونید مرا یاری کنید . حداقل یک ایمیلی از یک مدیر را به من معرفی کنید .
    موفق باشبد
    متشکر


    کسی می گوید آری
    به تولد من
    به زندگی ام
    به بودنم
    به ضعفم
    نا توانی ام
    مرگم

    ...

    کسی میگوید آری
    به من
    به تو

    ...

    و از انتظار طولانی شدن شنیدن پاسخ من
    شنیدن پاسخ تو
    خسته نمی شود ...!
    سلام

    به خواننده هاي پيشكسوت هم ميرسيم دوست من عجله نكن;):)

    راستي نظرتونو تو اون تاپيك نگفتينا!!:warn:

    ممنون:gol:
    سلاام محسن جون
    خوبی عزیز ؟

    جااااااااانم ؟ اون ماله بچه خوشتیپاست نه من :D

    ای بد نیست، هوا هم گرمه، کلاس هم هست، اعصاب خورد کنه
    من برم دیگه
    شبت ناز :gol:

    مرسی به یادمون بودی، لطف کردی خیلی
    اره جبرانیها چندتا از درسای کارشناسیه.
    داداش خسته نشی با اینهمه دلداری...
    حتما اگه دلگیر شدم باهاتون تماس میگیرم جهت باز شدن روحیه.
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا