ببخشین.صفخای باشگاه برام باز نمیشد
10 واحد که 8 تاش جبرانیه.
خوابگاهم اره .اصلا توی خود دانشگاه هست
10 واحد که 8 تاش جبرانیه.
خوابگاهم اره .اصلا توی خود دانشگاه هست
-
دعا کن درست شه.یه شب جلوتر از کار و زندگی میفتم.
چی؟خوب من 5 صبح باید برم.
خوابگاه گرفتم میمونم.آخه صبح و عصر کلاس دارم.صبح 4شنبه میرم ظهر جمعه برمیگردم.فقط کلاس 7.30 صبح 4شنبه ش خیلی بده.بریم اگه بشه جابه جاش کنیم.
سلام. داداش بزرگه
اره 5شنبه دوباره رفتم. انتخاب واحدم کردم .کارام تموم شد.
این هفته میرم کلاس.4شنبه و 5شنبه و جمعه کلاس دارم.
با مرگ ماه روشني از آفتاب رفت
چشمم و چراغ عالم هستي به خواب رفت
الهام مرد و کاخ بلند خيال ريخت
نور از حيات گم شد و شور از شراب رفت
اين تابناک تاج خدايان عشق بود
در تندباد حادثه همچون حباب رفت
اين قوي نازپرور درياي شعر بود
در موج خيز علم به اعماق آب رفت
بگذار عمر دهر سرآيد که عمر ما
چون آفتاب آمد و چون ماهتاب رفت
اي دل بيا سياهي شب را نگاه کن
در اشک گرم زهره ببين ياد ماه کن
میان تکه های گم شده ام
سرگردانم ...
من این جا و آن جا
در جستجوی پیوندهایم
در پس کدامین ابهام
جا مانده ام،
که این آواز رازآلود
مرا به خویش می خواند ؟!
بر بیراهه های تردید
گام می زنم ...
میان تاریکی
قلبم را می یابم ...
همان یگانه راهنمای من
در مسیر زمان ،
که از هجوم آموخته ها
گریخته است
پیش می آیم و نگاه می کنم ...
اینک
حقیقت در یک قدمی ست ...!
فریبا حسینی سجادی
سلام ممنون از عکس زیبایی که فرستادید
من سال آخر دبیرستانم برای این که بتونم به درسهام بیشتر برسم مجبورم کمتر بیام نت
اما وقتی هم نیستم همه حواسم پیش تالار ادبیات و دوستان عزیزمه :w16:
اختيار داريد عزيز...خسته نباشيد.با زحمتهاي ما چه ميكنيد...ايشالا هرچه زودتر اشتراكم رو بگيرم در خدمت هستم...متاسفانه الان با كارت خيلي كمتر ميتونم بيام.
سلام
ممنونم
خودم هم انتظارش‌و نداشتم. بیشتر منتظر بودم توی قسمت ادبیات اتفاقی بیفته!
ممنونم محسن جان
سلام داداش
امید وارم حالتون خوب باشه
اقا محسن می دونم دیر شد چون خیلی سرم شلوغه نتونستم بیام داخل این سایت
اقا محسن دستتون درد نکنه بابت مهم کردن داستان چشم هایی به رنگ عسل
انشا الله بتونم جبران کنم این لطفتون رو
با تشکر
ممنونم محسن جان
واقعا شعر زيبايي بود سپاسگذارم دوست خوب و مهربانم. بر شما هم مبارك باشه همكار گرامي
نمیدونم هیچی.هنوز ثبت نامم کامل نشده.برگ انتخاب واحدم هنوز نکرفتم.
فردا باید زنگ بزنم ببینم چه خبره.
هنوز برنامه درسی نگرفتم.
برنامه کارمم معلوم نیست.فعلا معلقم.
سلام.اره ازاده.همون ناکجا اباد
چشم که گشود ...
دلتنگ خانه بهشتی خود شد
و گریست ...
دستی پاهایش را گرفت
چرخاند ...
تا دنیای وارونه ما را ببیند
و یاد بگیرد
که دنیای ما
با آنچه در بهشت کوچک خود
آموخته بود
فرق دارد ...!
تازه امسال ارشد معماری اورده.کلاسها هم هنوز معلوم نیست.
درود گل پسر
قربونت
دردات تو سرم
کجا بودی ای چن وقت؟ -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
