گلابتون
پسندها
14,699

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • بیا با عضویت در کلبه ما چراغ خانه ما را منور کن www.forum.hiroon.com
    سلام عزیزم . خوبی قربونت برم .
    ندا کوچولو مرخص شده و چند وقت پیش با دوستای مهربونم که مثل شما هستند رفتیم ملاقات بچه ها .
    نمیدونی چه وروجکی شده .
    فدات شم ماماني! ساكن شدي؟ كوجاني؟ دم دانشگاه مايي يا اومدي تهران؟
    كارا خوبه؟
    :D
    خوب بین این همه بچه، یکیش پر توقع میشه دیگه :D

    خوش اومدی
    اخه منم نبودم
    ولایت شما بودم چندی
    شما کجا بیدی ؟
    سلام سایه جونی خودم:w40::w40::w40:
    خوبی گلم؟خوش میگذره؟
    خسته نباشی کاشکی پیشت بودم کمکت بودم این مدت:w12:
    ممنون بابت تبریک لطف کردی خانومم:redface:

    سیلام گلابتونم...خیلی خوش اومدی..آره خیلی طولانی شد..خسته نباشی عسلم
    حرفهایم در رفتنم خواهد بود
    زمانی که نباشم
    حرف هایم به صدا در خواهند آمد
    و مرا به یاد خواهید آورد
    ان لحظه که منی وجود ندارد
    سلام خانوم مدیر ما
    قدم رنجه فرمودید بر تخت سلطنت جلوس نمودید بعد این همه انتظار
    ممنون عزیز چای بخورم یا عرق شرم
    دست گلت درد نکنه خانوم مدیر
    ای کاش جان بخواهد معشوق جانی ما

    تا مدعی بمیرد از جان فشانی ما


    گر در میان نباشد پای وصال جانان

    مردن چه فرق دارد با زندگانی ما


    ترک حیات گفتیم کام از لبش گرفتیم

    الحق که جای رشک است بر کامرانی ما


    سودای او گزیدیم جنس غمش خریدیم

    یا رب زیان مبادا در بی زیانی ما
    انگار یه تیکه از روحمو یه

    گوشه جا گذاشتم

    نمیدونم چرا ولی حس میکنم

    تنها شدم

    واقعیت اینه که همیشه تنها بودم

    ولی یه مدت خودم و گول زده بودم

    انگار

    حالا باز بیدار شدم

    از یه خواب کوتاه

    نمیدونم خواب خوبی بود یا بد

    ولی هر چی بود

    تموم شد

    درست مثل یه سایه اومدو رفت

    مثل یه نسیم شاید هم مثل یه شبح

    هر چی بود حالا دیگه نیست

    حالا من موندم وهمون احساسات همیشگی

    خدا خودش کمکم کنه

    باز دارم به انتها میرسم

    خدایا نذار تموم بشم!
    افق تاريک
    دنيا تنگ
    نوميدي توان فرساست
    مي دانم
    وليکن ره سپردن در سياهي
    رو به سوي روشني زيباست
    مي داني
    به شوق نور در ظلمت قدم بردار
    به اين غم هاي جان آزار دل مسپار
    که مرغان گلستان زاد
    که سرشارند از آواز آزادي
    نمي دانند هرگز لذت و ذوق رهايي را
    و رعنايان تن در تورپرورده
    نمي دانند در پايان تاريکي شکوه روشنايي را
    سلاااااااااام گلاب جونم
    بابا شما کجایی؟
    دلم ترکید از دلتنگیت
    کوشولوهات خوبن
    اونا نفسای منن هااااااااااااااااااا
    از قول من ببوسشون


    همیشه یک چیزی کم می آوریم !

    همواره قدمی برای گذاشتن باقی می ماند

    که قدمی بر داریم ...

    همیشه کاملا نمی رسیم ...

    فقط فکر می کنیم که رسیده ایم !

    همیشه یک نفر هست

    که خواهد آمد ...

    که نمی شناسیم کیست !

    فقط حسش می کنیم ...

    در دلمان ...

    همیشه جای خالی کسی

    اذیتمان می کند ...!


    معبودم ...

    گاهی آنقدر واقعیت داری

    که سرم به یک تکه ابر سجده می برد

    و توقع دارم از سنگ

    مهربانی را !

    ...

    امروز خواستم از خودم بنویسم

    اما نشد !

    خواستم از تو بنویسم

    که ناگهان اشک ریختم و دستانم لرزید !

    تو خوب می دانی که آسمان من بارانیست ...

    تو خوبتر می دانی که نیازم به تو ابدیست ...

    تو می دانی، خوب می دانی

    که ایمان از دست رفته باز خواهد گشت ...

    باز خواهد گشت ...!
    در کوچه های تاریک با سایه ی خود پرسه میزنم
    و به سوی تو می آیم
    به سوی تو ای هستی ترین هستی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا