MEMOL...
پسندها
3,736

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ممنون ممول جان
    واسه همه زحمتای بی دریغ و بدون چشم داشت واقعا خیلی لذت میبرم از شعر ها و عکسای که می گذارید
    ماه نزول خیر و برکت بر تو مبارک باد

    اي مـن ! اي زنـدگـي !
    در ميان اين پرسشهاي تکراري،
    در ميان زنجيره بي پايان بي ايمانان،
    در شهرهاي آکنده از ابلهان،
    اي من،اي زندگي!به چه بايد دل خوش داشت؟
    مستان سلامت مي‌کنند
    جان را غلامت مي‌کنند
    مستي ز جامت مي‌کنند
    مستان سلامت مي‌کنند

    غوغاي روحاني نگر
    سيلاب طوفاني نگر
    خورشيد رباني نگر
    مستان سلامت مي‌کنند

    آن مير غوغا را بگو
    وان شور و سودا را بگو
    وان سرو خضرا را بگو
    مستان سلامت مي‌کنند

    اي آرزوي آرزو
    اين پرده را بردار ازو
    من کس نمي‌دانم جز او
    مستان سلامت مي‌کنند

    اي ابر خوش باران بيا
    اي مستي ياران بيا
    اي شاه طراران بيا
    مستان سلامت مي‌کنند

    مستان سلامت مي‌کنند
    جان را غلامت مي‌کنند
    مستي ز جامت مي‌کنند
    مستان سلامت مي‌کنند
    مرسی عزیزم
    شرمنده نمی دونم این چه استعداد بدیه که تو اسم دارم:redface:
    آبجی یان یه دعوت نامه است البته اینجا دعوتت میکنم به تاپیک پیام اور صلح که به زودی دوباره برپا میشه حتما سر بزن
    سلام عزیزم ...
    ممنون که اینقد واسم شعرای قشنگ میزاری ...منه بی معرفتم نمیام جواب بدم ...شرمنده گلم ....
    سرم شلوغه و درس و مشق نمیذاره .....
    ممنون محبت هات هستم ......
    فدات شم .....
    ببخشین یه کم سرم شلوغ پلوغه وگرنه کلی!حرف هست که بزنم،
    البته می گن پر حرفم،ولی نیستم،
    و عاشق تنهایی
    ولی خوب همیشه هم که تنها نمی شه بود
    راستی اون یه مشت خاکه رو برداشتی که من دیگه بت گیر ندم؟ :)
    عیب نداره خوب به خودم می گفتی!
    وای فدات آبجی نماز و روزه قبول خیلی باحال بود من همه این شعرهای نویی که برام فرستادی تو یه فایل تو کامپیوترم سیو کردم ما رو از دعات بی نصیب نذاری یه وقت
    یاعلی مدد
    روزي لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند مي دهم که کامروا شوي.



    - اول اين که سعي کن در زندگي بهترين غذاي جهان را بخوري!

    - دوم اين که در بهترين بستر و رختخواب جهان بخوابي.

    - و سوم اين که در بهترين کاخها و خانه هاي جهان زندگي کني.



    پسر لقمان گفت اي پدر ما يک خانواده بسيار فقير هستيم چطور من مي توانم اين کارها را انجام دهم؟



    لقمان جواب داد:

    - اگر کمي ديرتر و کمتر غذا بخوري هر غذايي که مي خوري طعم بهترين غذاي جهان را مي دهد.

    - اگر بيشتر کار کني و کمي ديرتر بخوابي در هر جا که خوابيده اي احساس مي کني بهنرين خوابگاه جهان است.

    - و اگر با مردم دوستي کني، در قلب آنها جاي مي گيري و آن وقت بهترين خانه هاي جهان مال توست
    تو زندگینامتم مثه امضای قشنگت(خیلی خوشم اومد،ممنون که این طور مفهوم بزرگی رو دوباره یاد آوری کردی)نمی خوای دوباره شیرین بشی؟
    اگه بدونی چقدر خوشحالم!
    می می دونم که می دونی!
    و حتی می دونی برای چی خوشحالم!
    ديشب در خلوت تنهاييم آهسته بي تو گريستم...

    کاش صداي هق هق گريه ام را باد به تو مي رساند...

    تا بداني "بي تو" چه مي کشم

    کاش قاصدک به تو مي گفت اين پيغام را ميرساند که اميد آرزوهايم بي تو

    آهسته آهسته در حال فرو ريختن است...
    تفاهم من و تو
    باغ نیست ، جنگل نیست
    تفاهم من و تو ، برگ سبز درویش است
    در استتار غروب
    عفونت همه ی آبهای راکد را ،
    بیا که گریه کنیم ...

    من از هرچه محال بود گذشته ام
    با بالهايي به رنگ رويا و خيال
    اما
    محال چشمان تو چقدر دوراست!
    آنقدر دور كه بالهاي پروازم
    ز دوري راه تو مي گریند ...
    با ساعت دلم
    وقت دقیق آمدن توست
    من ایستاده ام :
    مانند تک درخت سر کوچه
    با شاخه هایی از آغوش

    با برگ هایی از بوسه

    با ساعت غرورم اما !
    من ایستاده ام :
    با شاخه هایی از تابستان
    با برگ هایی از پائیز

    هنگام شعله ور شدن من
    هنگام شعله ور شدن توست

    ها...چشم ها را می بندم
    ها...گوش ها را میگرم
    با ساعت مشامم

    اینک :
    وقت عبور عطر تن توست...

    تصویر روستایی خود را
    دیری ست
    در آب صاف چشمه ندیدم
    آئینه ات چه زود مجابم کرد
    -ای چشم های شهری-

  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا