Erfan_K
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
خدمت سربازی
راهنمایی
من که هستم..
تو کجایی؟ سوالت کو؟
چطور واسه رشته الکترونیک انجمن ieee هست واسه کامپیوتر هم acm است
ولی همه فکر میکنند acm یه مسابقه برنامه نویسی هستش
اسم اون مسابقات icpc هستش که تو تمام ضمینه های کامپیوتره
و زیر نظر انجمن ACM برگذار میشه
توضیح کاملش تو ویکی هست میتونی پیدا کنی
به..سلام آقا عرفان!
مزین فرمودید پروفایل مارو
آدم دوستای به این با معرفتی داره غم نداره!
دست گلت درد نکنه
تو به من همون ترشیده و خمره بگو من ناراحت نمیشم که هیچ..خوشحال هم میشم...نمیخواد یهو مهربون بشی
فکر میکردی چه جوری باشم که یه جور دیگه م ؟
حالا قهر نکن جقله!!!دیدی ضمنی اعلام کردی که جقله هستی!!بهت برخورد!! [IMG]
آره فکر میکردی من از بالا به همه نگاه میکنم!!یادم نبود!!
میگن جقله ها مظلوم نما هستن ها!!راست میگن!!
آخه عزیز من یهو زیادی مهربون میشی!!پسرخاله میشی یهو!!متعادل باش پسرم!!منم به شما علاقه مندم!!بگم؟خب نه دیگه!!اونجوری نمیگم که!!زشته آخه اونجوری!!عین این....
رئيس جمهور
از برخي شهرهاي ميهن بازديد كرد
و هنگام ديدار از محله ما فرمود:
«شكايتهاتان را صادقانه و آشكارا باز گوييد
و از هيچ كس نترسيد،
كه زمانه هراس گذشته است!»
دوست من ـ حسن ـ گفت:
«عالي جناب!
گندم و شير چه شد؟
تامين مسكن چه شد؟
شغل فراوان چه شد؟
و چه شد آن كه داروي بينوايان را به رايگان مي‌بخشد؟
عالي جناب!
از اين همه
هرگز، هيچ نديدم!»
رئيس جمهور
اندوه‌گنانه گفت:
«خدا مرا بسوزاند؟
آيا همه اينها در سرزمين من بوده است؟
فرزندم!
سپاسگزارم كه مرا صادقانه آگاه كردي،
به زودي نتيجه نيكو خواهي ديد».
سالي گذشت،
دوباره رئيس را ديديم،
فرمود :
«شكايتهاتان را صادقانه و آشكارا باز گوئيد
و از هيچ كس نترسيد،
كه زمانه ديگري است!»
هيچ كس شكايتي نكرد،
من برخاستم و فرياد زدم:
شير و گندم چه شد؟
تامين مسكن چه شد؟
شغل فراوان چه شد؟
چه شد آن كه داروي بينوايان را به رايگان مي‌بخشد؟
با عرض پوزش، عالي جناب!
دوستِ من ـ حسن ـ چه شد؟».
شاعر: احمد مطر
ایشون لطف دارن به ما
کی؟
اواتار قبلی کار خودم بود
دیدم همه گفتن زشته ابرو رفت پاکش کردم
اها
کدوم صفحه؟ -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
ممنونم از گل هاي قشنگتون