والامگه آدم به دشمنش عسل میده ؟ [ اونم با دست ]![]()
...
دقت نکرده بودم ب این موضوع !
والامگه آدم به دشمنش عسل میده ؟ [ اونم با دست ]![]()
بچه ها از قبل صحبت کرده بودند با هم توافق کرده بودند متاسفانه خواهرش هر چی عقده که برای خودش انجام ندادن میخواست برای خواهرش انجام بشه .و خیلی بی ادبانه با ما صحبت کرد .و من اصلا دوست نداشتم فقط چون میزبان بودم خیلی محترمانه رفتار کردم.وقتی اومدیم یکی از اقوامشون که اونجا بود زنگ و پیام پشت هم عذر خواهی بخاطر رفتار ایشون.من خیلی تو ذوقم خورد فعلا هیچ برنامه ای ندارم حتی پسرم هم ناراحت شد .من فقط گفتم با این شرط های عجیب غریب فقط این دو تا از هم دور میشن .و متاسفانه خواهرش خیلی وقیحانه گفت حالا کی گفته شماها خوبید .کامل مشخص بود اومده بود گند بزنهچرا، چی شد مگه؟![]()
وااااا، مگه بچهها صحبت نکردن از قبل با هم؟بچه ها از قبل صحبت کرده بودند با هم توافق کرده بودند متاسفانه خواهرش هر چی عقده که برای خودش انجام ندادن میخواست برای خواهرش انجام بشه .و خیلی بی ادبانه با ما صحبت کرد .و من اصلا دوست نداشتم فقط چون میزبان بودم خیلی محترمانه رفتار کردم.وقتی اومدیم یکی از اقوامشون که اونجا بود زنگ و پیام پشت هم عذر خواهی بخاطر رفتار ایشون.من خیلی تو ذوقم خورد فعلا هیچ برنامه ای ندارم حتی پسرم هم ناراحت شد .من فقط گفتم با این شرط های عجیب غریب فقط این دو تا از هم دور میشن .و متاسفانه خواهرش خیلی وقیحانه گفت حالا کی گفته شماها خوبید .کامل مشخص بود اومده بود گند بزنه
دقیقا همینه .فعلا که گفتم ما هیچ برنامه ای نداریم چون خیلی دلخورم .هنوز با پسرم صحبت نکردم گذاشتم آروم بشه بعدوااااا، مگه بچهها صحبت نکردن از قبل با هم؟
چه عجیب
تو رو خدا بیگدار به آب نزنین، اول خوب این جریانات رو سبکسنگین کنین، توی ازدواج اول منطق باید باشه،بعد احساسات![]()
من متوجه نمیشم اصن قصد تهیه کننده از ساختن همچین سریالی چی بوده چون اصن جذابیت نداره بااین همه خرججسته گریخته میبینم، چون الان کلا فرصت دیدن هیچ فیلمی رو ندارم.
من از دیدن سووشون خیلی لذت نمیبرم،شما چطور؟
والا همینطور از طریق دوست مشترکی که داریم تماس میگیرن.ما اجازه دخالت به خواهرش نمیدیم .از هر نظر شما اوکی هستید منصرف نشیدبه اینکه در مورد ازدواج پسر بهار چی فکرمیکردیم چی شد؟
بهار جون اصلا به حرف اون افراد توجه نکنین، اتفاقا این خواهر که از الان داره سنگ میندازه، در ادامه هم همینکار رو میکنه.والا همینطور از طریق دوست مشترکی که داریم تماس میگیرن.ما اجازه دخالت به خواهرش نمیدیم .از هر نظر شما اوکی هستید منصرف نشید
الان با پسرم صحبت کردم دقیقا همین حرفها رو گفتم .دختر خانوم انگار شوک شده باشه فقط سکوت کرد بغض. من انتظار داشتم اقلا بگه ما قبلا حرفامونو زدیم.امروز دوباره باهم صحبت کردن ظاهراً اصلا خواهرش و قبول نداره.اما من گفتم فعلا راضی نیستم .این خانم همیشه تو زندگیتون سایش هست .دلم برای پسرم کبابه از به طرف دوستش داره و از طرفی میخواد من راضی باشم من واقعا دلخورمبهار جون اصلا به حرف اون افراد توجه نکنین، اتفاقا این خواهر که از الان داره سنگ میندازه، در ادامه هم همینکار رو میکنه.
شما توی این چند سال به حد کافی تنش و بالا و پایین توی زندگیتون تجربه کردین، واقعا باید سر این قضیه انقدر دست به عصا حرکت کنید که دیگه جای هیچ شک و شبههای نمونه.
بهار جون لطفا به این نشونهها خوب دقت کنین. آدمها توی همین مسائل شاید به ظاهر کوچیک، خوب خودشون رو نشون میدن.
رفتار خود دخترخانوم در مقابل حرفهای خواهرش چطور بود؟
برای جوونها در شروع زندگی مشترک، عشق و علاقه بیشتر الویت داره تا عقل و منطق.الان با پسرم صحبت کردم دقیقا همین حرفها رو گفتم .دختر خانوم انگار شوک شده باشه فقط سکوت کرد بغض. من انتظار داشتم اقلا بگه ما قبلا حرفامونو زدیم.امروز دوباره باهم صحبت کردن ظاهراً اصلا خواهرش و قبول نداره.اما من گفتم فعلا راضی نیستم .این خانم همیشه تو زندگیتون سایش هست .دلم برای پسرم کبابه از به طرف دوستش داره و از طرفی میخواد من راضی باشم من واقعا دلخورم
بله خودمم به همین فکر کردمبرای جوونها در شروع زندگی مشترک، عشق و علاقه بیشتر الویت داره تا عقل و منطق.
ولی برای ما که تجربهی زندگی مشترک رو از سر گذروندیم منطق مهمتر از هر چیزیه.
اگه خدای نکرده کار به جدایی پسرتون از اون دخترخانوم رسید، الان هردوتاشون اذیت بشن و ناراحتی رو تحمل کنند خیلی بهتره تا بعدها با کلی مشکلات و حرف و حدیث بخواد این اتفاق بیفته.
فعلا چند روزی رو اجازه بدین اوضاع آروم بشه، بعد تصمیم بگیرین.
بهار جون ایشالله که هر اتفاقی بیفته، خیر براشه براتون، قربونت برم من، خودت رو اذیت نکن، این مسائل بالا پایین داره ولی حل شدنیه. خداروشکر خودتون و اطرافیانتون همه عاقل و منطقی هستین، حتما درست مدیریت میکنین جریان رو، همهی انرژی مثبتم رو میفرستم برات، دلم پیشته عزیزمبله خودمم به همین فکر کردم
فدات عزیزمبهار جون ایشالله که هر اتفاقی بیفته، خیر براشه براتون، قربونت برم من، خودت رو اذیت نکن، این مسائل بالا پایین داره ولی حل شدنیه. خداروشکر خودتون و اطرافیانتون همه عاقل و منطقی هستین، حتما درست مدیریت میکنین جریان رو، همهی انرژی مثبتم رو میفرستم برات، دلم پیشته عزیزم![]()
به حامله شدن مردم چکار داریتو خونه ام ، دراز کشیدم .شوهرش تا مرز قطار کشیدن برا بیرجند دستور اجرا میکنه واویلا .. گوشی و خط های منو بدن آشغال ها اه .بدرک ک هنوز حامله نشدن . منو سنن !
هر چی میگم فایده نداره پوست کلفت های سریش ؟

دقت کنوالا
...
دقت نکرده بودم ب این موضوع !

آخه عزیز از من مایه میزارن !به حامله شدن مردم چکار داری![]()

من و سنننآخه عزیز از من مایه میزارن !
زور که نیست بیا ببین چکارم شده ؟

چالش فحش راه انداختی این همه گفتی حرف شیطونه رو هم بگو خجالت نکشخب آره ربطی نداره احتمالا بتو ، فدای سرم تیکی . من به آدم فروش های بی عرضه ی ترسوی و بزدل و نامرد و بیشرف نیازی ندارم :|
شیطونه میگه .. ! اوف

بزنم تو گوش یکی ! ک برا فلانی خبر ببره :|چالش فحش راه انداختی این همه گفتی حرف شیطونه رو هم بگو خجالت نکش![]()
بزنبزنم تو گوش یکی ! ک برا فلانی خبر ببره :|
عزیز میدونی قانون برا ماست ک فقط مو رو از ماست میکشه بیرون ، برا خودی هاشون تشویقی داره :| کاری نداره .. میبرنشون صفا سیتی !!
ممنون ...سلام تولدتون مبارک
فاز الانم در خوردن یه هات چاکلت داغ و لذت بردن از خوردن این نوشیدنی گرم
خداروشکر که به خیر گذشتمن الان خوشحالم و اشکی
امروز با نامزد پسرم قرار گذاشتم رفتیم و صحبت کردیم.بهش اطمینان دادم همه جوره مراقبش هستم و ایشون هم با خانوادش صحبت کرد که دخالتی نداشته باشند .کلا خیلی خوب پیش رفت و من برای جفتشون خیلی خوشحالم . واقعا عاشق هم هستن
من هیچ وقت دقیق متوجه نمیشم که چی میگی، ولی وقتی که کامنت هات رو میخونم احساس میکنم که داری از یه گروه مافیا حرف میزنیوالا
باورت میشه تو بیرجند آرامش ندارم ؟ نمیدونی با با اصطلاح شوهرهاشون چکارم کردن ؟ ان شا الله خیری از زندگی شون نبینن ... چند نفر به یک نفر ؟ چه هیزم تری بهشون فروختم آخه
اینا اثرات زیاد کارتون نگاه کردنهدارن وسایل رو بار ماشین میکنند، منم دارم نگاهشون میکنم.
یکی هست بین کادر باربری که میبینمش یاد داداش کایکو میفتم![]()

عزیزم سرم تو زندگی خودم بود داشتم زندگی مو میکردم و با ظلم شون زندگی ! همشون رو دوست داشتم فکر میکردم آدم های خوبی اند . همشون خنجر به پشتم زدن . مافیا نیستن نماز میخونن و با خودشون مهربون و آدم حسابی و مثل چی پشت همو دارن . فقط من بین شون غریبه اممن هیچ وقت دقیق متوجه نمیشم که چی میگی، ولی وقتی که کامنت هات رو میخونم احساس میکنم که داری از یه گروه مافیا حرف میزنی![]()
دقیقا همینه اره خدارو شکر آرومهبخاطر اضطرابیه که این روزها تحمل کردی.
الان اوضاع آروم شده؟
.
فاز سپردن گیسوان طلایی به دست باد![]()
برنامه خواستگاری گذاشتین مجدد یا فعلا عقب انداختین؟دقیقا همینه اره خدارو شکر آرومه
برای دو هفته دیگه قرار گذاشتیم .از قبل هم همه شرط و شروط ها رو گفتیم که دیگه کسی دخالت نکنه .چون بچه ها خودشون به توافق رسیدن ما هم طبق نظر اونها پیش میریمبرنامه خواستگاری گذاشتین مجدد یا فعلا عقب انداختین؟
ایشالله که خیره عزیزم، اصلا خودت رو دلچرکین نکن، حالا که تا اینجا پیش رفتین،همهچی رو بسپر به سرنوشت، ایشالله که دیگه اتفاقی نمیفته و همه چی به خوبی پیش میرهبرای دو هفته دیگه قرار گذاشتیم .از قبل هم همه شرط و شروط ها رو گفتیم که دیگه کسی دخالت نکنه .چون بچه ها خودشون به توافق رسیدن ما هم طبق نظر اونها پیش میریم
خداروشکر، قربونت برم من مادرشوهر مهربونمن عاشق عروسم هستم واقعا دختر خوبیه
اصلا دل چرکین نیستم انشاالله بقیه ماجراها به خوبی پیش بره