Zbaziii
پسندها
18

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • حتی میتونیم قبلترش هم عملیات رو با رمز یا اقدس یا هیچکس شروع کنیم:biggrin:
    ازدواج وازه مزخرفیه :razz:
    فک کن چی میشه 2 تا پروژکتور...
    جنازه اییم صبح...
    تا شب عروسی ام فک نکنم صبر کنی...
    شب عقد فاتحه منو خوندی
    هویج سرخ نکنی برام مردی
    من سر غذا با کسی شوخی نمیکنم
    آهان اینم بگم شدیییید دوس دارم روم باشی....موقع چیز.
    شباام رو به پشت میخوابم...موهامم ناز میکی...لباتم باید رو لبام باشه همیشههههههههههههههههه
    {خودم بهت تجاوز میکنم فقطططططططططططططط}

    با کمر بنی هاشم :cry:
    منو نخور:cry:
    پس الان یه سره کن...شدیده...

    غلط کنه کسی بهت تجاوز کنه...خودم بهت تجاوز میکنم فقطططططططططططططط
    کرفس - خورشت هویج(سرخکرده نه آبپز) با ماهیجه - ماهی بدون فلس - تخم مرغ :) عاشقشم ( اینو تو نپز خودم بلدم) - قرمه سبزی (به به) - قیمه بدون لیمو - مزغ سرخ کرده درسته همشو میخورم
    فعلن همینا :D
    والا من خودم نمیخوام دارن بهم فشار وارد میکنن ننه :cry:
    احساس میکنم گاوهای هلشتراین بهم تجاوز کردن :biggrin:
    یا حضرت خمینی...
    آیسانم با پیاز جنگ میکنه...:)
    پس چی بپزم من؟؟؟؟؟؟؟؟
    الهییییییییییییییییییییییییی آغام خیلی داره به خودش فشار میاره....:(
    خووووو باید اینجور باشی ...خنثی باشی کنارت اصن نمیشینم.
    منم وحشییییییییی...
    گاو تو زاییده که من زیادی هاتم....:)یهو وسط غذا دیدی گفتم پاشو بریم اتاق...:)شرمنده دیگه
    مشغله های ذهنیت تو حلقومم :D
    من بادمجون زیاد دوست ندارما
    از فلفل دلمه ای هم متنفرم عووووق
    فقط تو پیتزا میتونم تحملش کنم
    غذای سنتی از قبیل آبگوشت - کوفته - فسنجونو ماکارونی و قس الی هذا خوشم نمیاد
    خان داداشمم با پیاز سرخ کرده دشمن خونیه
    خلاصه که گاوت زاییدس :دی
    آغات خستس یه پروزه هم دادن دستش که تو خونه باید کار کنه کلی هم زمانبره :cry:
    کنار منم بشینی باید بدونی که دستام بیکار نمیشینن یهو دیدی سر از جاهای خطرناک درآوردن حواست باشه خلاصه :دی
    خدا شفات بده به حق امام زاده بیژن:)

    اوممممم.صبح که اتاقم تمیز کردم..
    لاکام پاک کردم...
    ناهار خوردیم...
    رفتیم خونه ماد بزرگ/دزد اومده بود خونشون:)
    2ساعته اومدم خونه...چایی گذاشتم...بادمجون خورد کردم واسه شام.
    الانم خدمت آغامونم...
    آقامونم انگار حوصله نداره...
    نشستم کنارش...محلم نمیکنه...خبیثانه نگا میکنه.کم مونده فرار کنم برم اتاق درو قفل کنم گریه کنم
    چطوری؟:w07:
    ایطوری؟:w07:
    چشه خو:w07:
    خباثتشو دوست دارم:w07:
    :دی:w07:
    چیکارا کردی؟:w07:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا