winner_021
پسندها
45

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • چند روزيست که قلبم ترکي خورده عميق

    و براي اين درد جز تلاقي نگاه من و تو مرهم نيست

    گرچه هربار که ميبينمت از دور کمي

    دلم از لحظه ي قبل بيشتر ميشکند

    ولي انگار براي من دل بشکسته

    عبرتي نيست کزان درس فراگيرم چند

    دوست دارم بنشينم يک روز

    سبدي از گل خورشيد ببافم با عشق

    بعد آن دست پر از مهر تو را

    با همه شوق بگيرم در دست و سبد را به تو تقديم کنم

    دوست دارم بنشينم پيشت

    غرق در آبي قبلت گردم

    آنقدر با همه ي شوق صدايت بزنم

    که تو بيدار شوي تا بفهمي که چه کردي با من؟؟؟!!!

    اي همه روز و شبم

    چند وقت است که از دست تو همواره شب است!!!!!

    همه جا تيره و تار همه جا سرد و سکوت

    دوستت دارم

    گرچه تو قلب مرا ميشکني

    دوستت دارم

    چون که تو مايه ي افکار مني

    دوستت دارم

    چون که تو ريشه ي گفتار من و شعر مني

    پس تو هم سرد مشو باز هم گرم بمان

    باز هم مثل خوشيها که گذشت

    در کنار من و اين قلب ترک خورده بمان....
    برام دعا كن عشق من، همين روزا بميرم

    آخه داره از رفتنت بدجوري گُریه ام ميگيره

    دعا كن كه اين نفس،تموم شه تا سپيده

    كسي نفهمه عاشقت، چي تا سحر كشيده

    اين آخرين باره عزيز،دستامو محكمتر بگير

    آخه تو كه داري ميري،به من نگو بمون نمير

    گاهي بيا يه باغ سبز،درش بروت بازه هنوز

    من با تو سوختم نازنين،باشه برو با من نسوز

    اگه يروز برگشتي و گفتن فلاني مرده

    بدون كه زير خاك سرد حس نگاتو برده

    گريه نكن براي من قسمت ما همينه

    دستامو محكمتر بگير لحظه ي آخرينه

    اين آخرين باره عزيز،دستامو محكمتر بگير

    من با تو سوختم نازنين،باشه برو با من نسوز

    برام دعا كن عـــــــــشــــــــــق من


    در ابتدای زمین

    کنار آسمان نشستیم

    و دعا کردیم

    شاید ...

    تمام آرزوهایمان

    باران شود ...

    ندانستیم

    تمام خاکسترمان را

    آب خواهد برد

    .

    .

    .

    با چشمهایی سرخ و سنگین

    به آرزوهای دور و دراز خوابهای کودکیمان

    نگاه می کنیم ...

    و بی هیچ قصه ای

    به خواب می رویم ...!
    ممنون.. چیز قابلی نیست یه بار دنیویه.. خدا بهترین منصب رو نصیبت کنه..
    آهان من نه واللا باز نکردم لای درسارو عزیز.. وقتی کتابی رو میبینم انگار یه بزم که به کاه نظاره میکنم فقط...
    راست میگی این 13 آبان و این وقایع اخیر یه اتفاق ناراحت کننده ای بودند.. من بیشتر از دورویی خود ملت حالم به تهوع در میاد... واقعا بگم هر کاری میشه از ماست که بر ماس.. ندیدی گوسفندارو زیاد کردم؟ اینا اثرات 13 آبانه دیگه.. تعداد گوسفند داره زیاد میشه باز...
    چی بگم نادی چی بگم که دلم خونه.. از این زمانه ای که به اجبار توش جمعیت حساب میشم
    سلام....
    ای بابا چرا باز سلام میدم.. بابا هی این من دیر میام رو روی سرم نکوبون.. میدونم تو ارادت بالاتر از من ضعیف انفسه فهمیدم..(شکلک دعوا و مشاجره)
    عیب نداره میفهمم امروزم سایت کمی ادا داره در میاره انگار..
    اوه اون رو نمیدونستم.. باعث افتخاره برای رادان که تو حامل و تبلیغاتچیش باشی...
    چیکار میکنی اینروزا
    سلام دخترخوب:heart:

    نه عزیزم نوشته های خودم نیستن ... بعضی وقتا می نویسم البته برای خودم ... بهم آرامش میده ...

    مرسی مرسی مرسی:gol:
    عشق يعنی شادی و سر زندگی

    عشق يعنی منتهای بندگی

    عشق يعنی ، سوختن و افروختن

    شـیـــوه دریــا دلان آمــوخــتــن

    عشق يعنی سوزش پروانه ها

    شورش دل ، خون سرخ لاله ها

    عشق یـعنی صـوت بـلبـل در بهـار

    خــنــده گـُل بــر فــراز شـاخسار

    عشق یـعـنی وامـق و عَـذرا شـدن

    بهــر صــید دُر سوی در یا شدن

    عشـق یـعـنی زنــدگــی را سـاختن

    دل بـه مـعــبــود گــرامــی باختن

    عشـق یــعــنی در ره او ســربــدار

    عشق یـعنی لـحظه های بی قرار

    عشق یـعـنـی بــیــسـتون را تاختن

    چهــره زیـبـای شـیـریـن ساختن

    عشق یعنی همچو مجنون سوختن

    راه و رســم عـــاشــقــی آموختن

    عشـق یـعـنی یــوسف کنعان شـدن

    از زلــیــخا های دون پنهان شدن

    عشق یـعـنی جــاودانــی و غــرور

    درس مـهــرو عاطفه کردن مرور
    عشق یک واژه نبود... یک حادثه بود... شایدم خاطره بود که فراموش نشد... یا حضوری که دگرگونم کرد...پر پروازم کرد بردم از وادی شک...پر ایمانم کرد اشک بخشید به من و شعوری پرشور... که دگر عقل به پایش نرسید!
    سلام نادیای عزیز دل !!
    بابا این حرفا چیه ببین آخرین پیام رو کی نوشته عزیز
    خوبی خوشحال شدم .. مرسی اومدی پروفایل من.. ممنون
    بابا سایت بغض داره دیگه.. یه اتفاقاتی میفته که همیشه غیر قابل پیشبینیه واینا میتونه آدم رو متوقف کنه عین ترمز کردن..
    چی شدی کمی در فکر هستی انگار.. گویا با خبری خاص در درونت مواجهی.. نبینم چیزی تورو به تفکر ناخواسته ببردت.. امید وارم خوش باشی همیشه


    خاطرات کودکي من ... کودکي تو ...

    خوشبختي را

    به رنگ ديروزها

    ترسيم کرده اند ...

    روزها چه زود گذشت ...

    و ما چه ساده گم شديم ...!


    در زندگی لحظاتی هست

    غرق شان که باشی

    نه می بینی و نه دیده می شوی !

    نه باران خیس می بارد

    نه زمین سرگردان خودش است ...

    نه سیب ممنوع است و نه گندم

    .

    .

    .

    لحظاتی که می شود دور از چشم دنیا

    با تنهایی عشق بازی کرد !

    لحظاتی که خدا از تنهایی زاده می شود ...!


    خوشحالم !

    لااقل برای اینکه تو را در خواب ببینم از هیچ کس اجازه نخواهم گرفت ...

    چگونه بگویم ؟!

    دلم برای خدای معصومی که در قلب تو زندگی می کند تنگ شده است ...

    دلم تنگ شده برای هر آنچه از دست داده ام ...

    چشمانم گریانند برای هر آنچه نداشته ام ...

    دستانم پروانه ای می خواهند که هرگز پریدن را از یاد نبرد ...

    و روحم ... شوق پرواز دارد !

    همراه با بادبادکی که در کوچه های کودکی از میان انگشتانم رها شد ...

    و به آسمانها رفت تا هم بازی فرشته ها شود ...!


    بیا کودکانه و بی خبر امید ببندیم

    به تک تک شاخه های درخت خیالمان !

    نگاه هایمان را گره بزنیم

    به آبی بی کران آسمان

    و دست هایمان را ، به هم ...

    بیا ساز بزنیم ، تا روزگار بی وقفه برقصد برایمان !

    و پاک کنیم

    رد پای تمامی این رهگذران مضطرب را !

    چه فرقی می کند خوب ِ من ؟!

    تا آن هنگام که این باران دلتنگی بند بیاید

    زیر چتر خیال می خوابیم ...

    کودکانه و بی خبر ...!


    نیلوفر
    سلام , خوبي دوست من ؟ :gol::gol:
    مرسي از پيامت .
    من فيلم ايراني خيلي كم پيش مياد ببينم , و اواتار هم كاملا شخصيه , من قصد جسارت نداشتم .
    راستي موسيقي رو چرا ادامه ندادي؟؟ من سنتور رو خيلي دوست دارم . خودم تقريبا يكسال و نيمه كه تار ميزنم كه عاشقشم . ساز مثله يه دوست خوبه كه هميشه كنارته , هيچوقت هم برات ناز نميكنه !!!!!

    :gol:


    امروز دیدم ...

    فهمیدم

    چقدر ...

    چقدر زیباست ...

    انعکاس آسمان بر روی زمین خیس از باران ...

    آسمانی سربی ...

    خاکستری های متفاوت ...

    و چشمانی که نیاز به بالا نگریستن نداشت ...

    باران که می بارد تو همیشه می آیی ...

    انعکاس زندگی همین دور و برهاست

    نگاه کن شکوه زندگی را ...

    خدا همین جاست ...!
    باشه عزیز.. آره واقعا گل هستند اصلا توکم ازش گفتی.. میدونم تو هم از روحیه حساسایی.. خدا عمر باعزت بهت بده..
    باشه عزیز برو.. شرمنده گیر کرده بودم تو بغض سایت واسه همین باهم دیدم پیامات رو برو و خوش باش شبت قشنگ به زیبایی هر چی که دوست داری ممنون که این دوست رو فراموش نمیکنی.. تو همیشه مفیدی..میدونم این شوخی نیست...
    خداحافظت باشه :gol:
    سلام عزیزم.خواهش می کنم:heart:

    فعلا که موفق نشدم اما هر موقع پیدا کردم حتما بهت خبر میدم :دی:gol:
    شرمنده ببخشید سلام یادم رفت
    سلام خانم
    ماشاللا با اینکه کم میای ولی خوب سرت شلوغ شده...
    ممنون منم خوشالم که میبینمت.. اونروز برا چند مدتی رفتم ولی دوباره اعتیاد منو کشوند اینجا دارم مواد تزریق میکنم.. خوبی نادی؟ دنیا و اونورا چه جوریاست.. خوش میگذره؟
    من نمیشناسم شبیه این باندراس نیست؟


    وقتی خدا غمگین می شود

    و راه می رود

    از جای پاهایش " پاییز " می روید ...


    رها یوسف نژاد
    شما اين كد 144 رو از كي يا از كجا گرفتين .... ممكنم هس از خودتون گرفته باشين؟ الله اعلم ..... حالا به چه دردي ميخوره ... ببينم امتيازي .... جايزه اي چيزي هم داره ؟


    می خواهم راه بروم ...

    سوت بزنم ...

    دور شوم

    کمی از این همه صندلی های پر دود ...

    کمی از این همه چشم و عینک های سیاه ...

    می خواهم در ماه ترین

    ایستگاه زمین

    گریه کنم ...!


    هیوا مسیح
    سلام وینری!!
    دختر چه خوشگل شدی از پس این آواتار ..
    شرمندم دوروزی نبودم.. عیدت هم مبارک باشه.. درست در لحظه ای اومدی که من بغچه ام رو بسته و داشتم میرفتم.. خیلی خانمی مرسی... خوشال شدم بعد هفته ها دیدمت..


    تجربه ی مبدا را به اختیار من گذاشتی

    اما ایمان دارم که برای مقصد تنها نیستم ...

    هنوز قدم اول را پس از سالها یاد نگرفته ام ... هنوز زمین می خورم !

    .

    .

    .

    می دانم برای قدم دوم دستم را خواهی گرفت تا مقصد ...!
    سلام دوست جونم
    خوبی ؟؟ ببخشید انقدر بی معرفت نشدم که عیدو تبریک نگم
    آخه دیدم همش برات متن بنویسم و چیزای خوب از امام رضا برات بخوام کمه گفتم برم پیشش رو در رو برات دعا کنم واسه همین نشد
    من 4 تا جمعه مشهد بودم همه ی بچه های باشگاه رو دعا کردم ایشالا هر چیزی میخوای امام رضا بهت بده دوست گلم
    :gol::gol::gol:عیدتم مبارک دوست گلم:gol::gol::gol:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا