viva shz
پسندها
1,130

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خودتو لوس نکن بگو...........
    من راهنماییت میکنم
    غرور افزایش..کاهشی..گرمایشی...سرمایشی...تابشی....خزنده..جهنده...پرنده..خورنده...گزنده....
    هه هه....خیلی باحال مثال زدم
    خب بزارکنارغرورو
    مث من باش
    خاکیه خاکی....حتی گردوخاکی
    هه هه
    آخه مدیر گروهمون دانشجوی دکتراش بود .حتما تو همه یونی ها استاد مدیر گروهها ویه سری استادا بوده .واسه همین منتشو میکشن که بیاد تدریس کنه بیاد مارو بدبخت کنه. :razz:میگم کپکه که.
    ئه خب گفت اونجا بیکارم اگه کار دارین باهام بیاین تربیت مدرس.فکر کن که ما با اون کار داشته باشیم. کافیه یکی بخواد نظر بده یقشو میگیره میگه بیا پا تخته ببینم چی میگی بعدشم ضایش میکنه . سر ریاضی مهندسی 3-4 بار آورد. ولی سر بهینه سازی کسی نظر نداره که بگه بیا:D
    ایشششش قیافش یادم اومد تو یه بار بلد نبودی؟ ما هیچ دفعه بلد نیستیم [IMG]البته دیگه منفی نمیده زیادم نمیاره تک و توک.
    میگه تربیت مدرس کارشناسی درس نمیده بیکاری زیاد داره واسه همین افتخار میده دانشگاههای دیگرو متبرک میکنه.
    من استادای لیسانسمو میخوام:cry:
    اصن بهینه سازی که معلوم نیس چی میگه. این جلسه دیدم پست سریام یا خوابن یا هنگن. اصن حالم بد میشه این میاد .کپکه.:razz:
    یعنی وقتی فکر میکنم تو مهندسی شیمیو با پهلوان زاده شروع کردیا اصن بیزار میشم
    من هم خوبم.....
    روزهای تکراری فوق العاده کسل کننده ای رو میگذرونم....اماراضیم...ازبس رودارم:biggrin:
    صفحه ی شخصیت تالار گفتمان مهندسی شیمی شده برا خودشا!!!!:دی
    سلام داداش سیا:confused:
    ازمن ناراحتی؟:redface:
    میدونی که من اصاب مصاب درست حسابی ندارم:biggrin:
    فردا هم میری سرکارآیا؟
    نه بابا 2-3 جا میرم که همه چی که دلم بخواد میدونم داره .تو اسفند خرید کردن یعنی بیچاره میشه آدم.الانم هیچی خرید ندارم کارتا رو خالی کردم خیالم راحت شد این روزا میبینم گذری چقدر شلوغه.
    آره ههه هه تفریحات سالم. شایدم رفتن خرید تو این مرکز خریدای شلوغ بینه دست و پا له میشه هر کی بره
    اولا خسته نباشی از کار
    دوما من یک میخوام نه سه
    آخرین فعالیت آواتار:7 ساعت پیش:redcard:
    بچه اینقد دیر نخواب...:d
    یه خبر خوب از استادم دریافت کردم
    خستگی این چندروزازتنم بیرون اومد.....:d
    ............
    واقعا مث بچه های دوساله هستم.....زودی خوشحال میشم...زودی غصه میخورم...زودی میخندم...زودی گریه میکنم.....
    خدایا این کودکی رو ازما نگیر........:biggrin:
    .................
    بعد ظهر بیخودی دلم گرفته بوداااااااااااااااااااااااااااا
    عجب دختر لوسی ام:)
    منو سودی ازاین شوخیا با هم داریم
    لحن من شوخی بود اون لحظه.....
    برخلاف الان که ....بیخیال.....
    این ازاون حرفاستا
    من لب ترکنم اشکم میریزه
    اتفاقا باید روخودم کارکنم که اینجوری نباشم....
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا