tracer
پسندها
2,923

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرس
    آن چنان سوختم از آتش هجران که مپرس
    گله ئی کردم و از یک گله بیگانه شدی
    آشنایا گله دارم ز تو چندان که مپرس
    مسند مصر ترا ای مه کنعان که مرا
    ناله هائی است در این کلبه احزان که مپرس
    سرونازا گرم اینگونه کشی پای از سر
    منت آنگونه شوم دست به دامان که مپرس
    گوهر عشق که دریا همه ساحل بنمود
    آخرم داد چنان تخته به طوفان که مپرس
    عقل خوش گفت چو در پوست نمیگنجیدم
    که دلی بشکند آن پسته خندان که مپرس
    ----------------
    ج.پ.ن:چی بگم والا :| ، پروف غارت شده دیدی؟ ندیدی ببین :|
    اگر که شبرو عشقی چراغ ماهت بس

    ستاره چشم و چراغ شب سیاهت بس

    گرت به مردم چشم اهتزار قبله نماست

    به ارزیابی صد کعبه یک نگاهت بس

    جمال کعبه چمن زار می کند صحرا

    برو که خار مغیلان گل و گیاهت بس

    تو خود چو مرد رهی خضر هم نبود نبود

    شعاع چشمه حیوان چراغ راهت بس

    دلا اگر همه بیداد دیدی از مردم

    غمین مباش که دادار دادخواهت بس
    الان وقت فک کردن ندارم بعدا یاداوری کن شایدی فک کردم به این موضوع:D:surprised:
    شب شیک
    نه فقط الان دوچار دو گانگی شدم.
    نمیدونم سعید صدات کنم یا سعیده:d:surprised:
    ساقی به نور باده برافروز جام ما //مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما



    ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم//ای بی‌خبر ز لذت شرب مدام ما



    هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق//ثبت است بر جریده عالم دوام ما
    عصبی نبود!!!! روبرو هر جمله یکی از اینا بذار و بخون :)دی)
    خودتی :|
    نوچز، تو کار عکاسی هم ندارم
    گفتم که هیچ کاری
    آره!
    دقیقا منم :دی :|
    نه، من تو هیچ زمینه ای تبحر ندارم
    اوره ؟! چیرا چیرا اتفاخا خعلی بت میاد ، دمت گرم

    نع چش نیس ، ریشه بیشتر :دی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا