tracer
پسندها
2,923

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • نه دیگه در اون حد هم نیستما....
    :Dهستم؟؟؟
    بالاخره گفتم جریان چیه دیگه.:)
    نوچ حقیقتیه برا خودش:)
    اونی که رفتیم داداشم میگه یکم نامنظم بودن واسه همین فهلا مامانم داره بازم سرچ میکنه:دی
    راست میگیا باشه بش بگم:w01:
    اوهوم فهلا شهردر امنو امانه:دی
    نه بابا من کاری ندارم اینهایی هم که میگم فقط برای اینه که با حقوقم آشنا بشم:دی
    آره دیگه دختره باید هواشو داشته باشم :|
    سعید ایجا ک ترکوندنت بچه ها......الان چیزی ازت مونده:biggrin::D
    بیخود...این همه کاربر...اسم یکی دیگه رو ببر زشتوی پخش و پلا:|

    به عنوانم....به رنگم...به چش و ابروم...بازم بگم؟بگم؟:w12:

    مگه تو دلم داری عاخه پوکیده ی یه وری:surprised::D
    هاع...بگذارید و بگذرید...ببینید و دل نبندید که دیر یا زود باید رفت:w05:

    ببین به من هر چی میگی بگو پای نفیث و شقا رو وسط نکش که میزنم با دیوار یکی بشیا:razz:ایشالا دو هزار سال عمر کنن عخشای من تا کور شود هر انکه نتواند دید:|

    یا ابلفز...یه جمله هم از پدربزرگ اموات:Dجملات قصارت و نظرت و کلیه متعلقاتشون بره ته اعماق حلق فیلسوفا و اینا:D

    به همه چی من حسوتی موکونی تو زشتو:w12:

    ج.پ.ن:قایقی خواهم ساخت...دور خواهم شد از این خاک غریب:w05::w04:
    بلی دیدم......بسی خرسند شدیم:Dالان دچار ذوق مرگ شدگی شدم:D
    لوووووس..من عادتمه صدا کنم افرادو..تورو چ یبگم تریسر؟؟؟؟؟؟
    اون زیر ساتوره بی سوات نه لای ساتور:D

    باشه...به زودی برای همیشه خواهم مُرد و دیگر هیچ کس آواز تنهایی هایم را نخواهد شنید:w04::w05:

    درد...باز حسودی کردی تو پلاسیده ی زشت:D

    ج.پ.ن:دلم برای خودم تنگ میشه خو:w04:خدا بیامرزدتم:w05:
    واقعا اونجا بودی؟؟؟؟عجب مخی دارم من.....همینطوری اخه اشنا بود یوزرت ....
    چرا خوب نیس؟؟؟؟
    من مرتب اونجا میرم....بچه های گلی داره....:redface:
    اوهوم..واخعن..فقط تو منو درک کردی..
    من نیمیدونم تورو چی صدا کنم؟
    زحمت کشیدی:razz:مطمئنم اسممو یادت نبود....از قیافت پیداس:D
    خوب چ خبرا؟؟؟؟
    من یوزر شما رو ی جای دیگه هم دیدم....ی سایت دیگه.....الان خاطرم نیس.....:D
    نواندیشان عظوی؟؟؟:que::D
    الهی با همون ماشینت بپوکی وسط راه بعد روحت بدوه دنبال روحم بگه راه و چاهو یادم بده:D

    دیگه حالا هر چی خدا بخواد...

    پ.ن:اگر جیگر طلا بودم رفتم...
    اگر کوه طلا بودم رفتم
    شما با باشگاه خود بسازید
    که من یک دستیار بودم و رفتم:w04::w05:

    پ.ن2:شعر از خودم بود و حق کپی رایت داره...جایی استفاده نکنی حلالت نوموکنم:D
    87؟؟؟ینی 2 سال از من بزرگتری؟؟؟:surprised:ینی 26 سالته؟؟؟؟یا 27؟؟؟؟:confused:
    قاط زدم....
    من ک خودم 67 ام....میلادیشو یادم رفته:Dمیشه 89 یا 88؟؟:D
    راستی اسمم فاطمه اس:razz:
    هاع همه وسایل رفاهی فراهم است ولی وصیت کردم تو رو ببندن پشت اتوبوس تا سر مزارم بدوی یه کم چربیات آب شه خسیس:D

    اسم رستورانو نمیگم سورپرایز شی:w02:

    یه سیخ کباب یه سیخ جوجه اسمش سلطانیه پوکیده جان:w12:بعدشم سلف سرویسه هر چی میخواهد دل گرسنه ات بخور:D

    پ.ن:....:w04::w05:
    چون اسم خودشون رو بیشتر دوس دارن ...
    والا جناب شیخ ..
    صغری خودتی:w00::w01:
    اصن تو کبری هستی:w11:
    خوبی؟؟؟؟
    خوشی؟؟؟
    شما چند سالتون هس مهندس؟؟؟؟؟دارم یکم امار میگیرم:w10:
    سلام ....
    شکر خدا ...
    صبح بخیر ...
    خودتییییییییییی،:razz: مطمئنن عمه جان رو دوست داری
    آره باو....داری میترکی از اون چمشای ورقلمبیده ت معلومه:w12:

    هــــــــــــــــــــــی شیخ کچل...گذشت اون دورانی که توی تاپیک گفتگو خدایی میکردم:دی...الان دیگه حس خوب اون روزام رفته:w05::w04:
    ب ب ب:|

    بالاخره بایدم حسودی کنی به رنگ صورتی من...درکت موکونم:w12:عیب نداره...میسپارم بچه های بالا یه رنگ خوشملم به تو بدن دلت خوش باشه:دی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا