toraj_reza63
پسندها
1,049

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • شما درست می فرمائید مهندس .......... شاید چون چند روزه پشت سر هم بد میارم ، اینطور شدم ......
    من خدا را دارم .... خدایی که همین نزدیکی ست ...
    الان که خونم ... تو خلوت خودم و به شما و همکارم گفتم ........... به خدا تو کلاس نذاشتم آب از آب تکون بخوره ...... الان که بهم ریختم .... مدام قیافش جلو رومه .... باشه قوی میشم ...همین کاری که گفتین و انجام میدم ... به انیس گفتم ، بابا منم آدمم ، اما خدا هر روز جلوم یه کوه میذاره ....
    مهندس اذیت نکن تو رو خدا ..... مطمئنم که فهمیدی !!!! بابا منظورم یکی از شاگردامه ...... دیروز مشغول بازی بوده ، سرش میخوره به دیوار .... الانم تو کماست ......
    واسه یه نفر دعا کن ... واسه یکی از بچه هام ... الان تو کماست .... خواهش میکنم ، شاید خدا لطفی بکنه و به خاطر دل پاک شما هم که شده ، از کم بیرون بیاد ...
    عذر میخوام ....حرف س و حرف ی کنار هم هستن ... اشتباه دستم رفته روش ... شما ببخشید .....
    این خودمم .... من کودک درونمو زندانی کردم .... مهندی ... یه خواهشی دارم !!!!!!!!
    مهندس تو رو خدا ............ چرا نصفه نصفه حرف می زنید ؟؟!!!!
    ولی جدی گفتم من نه خوشگل که توی این مسابقه ها شرکت بکنم نه علاقه دارم عکسی ازم توی سایت باشه
    نمیدونم منو با کی اشتباه گرفتی چون من تاحالا توی این سایت عکسی از خودم نذاشتم :surprised:
    راستی من خالی فسورم نیستم چه برسه به پروفسور که ریش پروفسوری بزارم:biggrin::biggrin:
    سلام تورج جان
    نه اینجوری نیستش قبل از من خیلی ها مدیر بودن که الانم هستم
    اگه به من بودش خیلی وقت پیش از پشت این میز میرفتم:دی
    هرچند که الانم زیاد با یه مدیر بازنشسته فرقی نمیکنم
    این کار جز درسر چیزی نداره اگه بندی میگن چرا بستی اگه نبندی همه شاکی میشن میگن چرا نمیبندی :دی
    چی؟..........شما که تاج سری:smile:
    چه بداخلاقی........استاد بهت گیر داد
    اختیار داری من اصلا گروه خونیم به این حرفها نمیاد
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا