TINA ARCHI
پسندها
633

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام دوست جونم خوبی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟بد نیست 3 شنبه امتحان دارم
    تينا مياي چت؟
    اگه دوست نداري تعارف نكني ها...بگو نه..

    shahpari_iut2009......
    توي meebo...
    سلام بر مهندس تينا...(چقدر بهت مياد...مهندس تينا)
    خوبي ..؟خوشي؟
    منم امروز صبح امتحان داشتم...منم زیاد جالب نشد..خدا خودش رحم کنه..
    مامانت برات چی سوغاتی آورده..؟:smile:
    تينا جوووووووووونم چطوره؟؟
    مامانش برگشته يا نه؟؟
    حالش خوبه يا نه؟؟
    كجايي تو عسيسم....؟؟
    هر جا هستي شاد باشي...

    مامانت نيومد؟؟؟...
    سوغاتي چي بهش گفتي برات بياره؟؟؟

    بايد بهش بگي براي منم سوغاتي بياره ها...:victory:
    قربون خواهري خودم...اومدم نبودي...
    جات خيلي خالي بود.

    دوست دارم...تا بعد...
    كاشكي ميشد منم بيام دست پختت را بخورم.
    عاشق ماهي ام...
    بعد از غذا كه كسي به بيمارستان احتياج پيدا نكرد كه..؟؟(خنده)
    .........
    به لطف شما خاله جوووووووون......توپه توپم...
    كار فيلم برداري تون به كجا كشيد؟؟؟
    قربون خاله تينام برم من...
    همه چي مرتبه؟؟
    سارا ديكته بالاخره ياد گرفت يا نه؟؟
    خودت خوبي خوشگلم؟؟
    آخه ...الهي...مامانش زوده زود برگرد....
    آره ناهارم را خوردم دايي جون...
    حالا چرا امروز مهربون شدي...؟؟دايي صدا مي كني؟؟
    شوخي مي كنم دختر بد....
    چرا زودي عصباني ميشي....

    امرو زمي توني بياي تو باشگاه؟كي؟
    من ديگه كم كم بايد برم.....دوست دارم ..فعلا خداحافظ
    ديكته؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    مگه تو 11 سالگي هم هنوز ديكته مي نويسن؟؟؟:biggrin:

    يه ذره هم اون تو رو اذيت كنه...ببيني اذيت كردن من خوبه يا نه.....:cry::exclaim:
    گفتم كه يه مشكلي برام پيش اومده بود......بي خيال چرا دوست نداشته باشم...
    من خوبم ...ممنون...

    تو خوبي؟خواهرت خوبه؟؟؟
    سلام بچه بده بده بد....
    ديگه سراغ نمي گيري..؟؟.

    ديدي حالا خودت بي معرفتي...
    سلام تینا جان .:gol:
    می بخشی که پیامت رو به موقع ندیدم . الان حضور ذهن در مورد منابع پی ندارم . نمیدونم تا حالا جوابت رو از جای دیگه گرفتی یا نه هنوز . در هر حال در اسرع وقت برات لیست میکنم .
    ضمنا" دوست جونم دیگه چه صیغه ایه !!!! لطفا" سعید صدام کن . متشکرم .
    سلام.....
    بالاخره چشممون به جمال سركار روشن شد...

    خواهر زاده ام بزرگ شده ...
    برنج هم بلد شدم بپزم...

    بچه بد هم نيستم....:w00:

    من كجام بي معرفته...؟؟:cry:
    مورچه ديدي...
    حالا جورابش را تو ذهنت تصور كن...
    حالا فرض كن جورابش سوراخ شده...

    دلم به اندازه اون سوراخه شده برات........تينا

    (بايد مي رفتم اون وقت...بسكتبال داشتم)
    تييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييينا


    سلام ...
    عجب سوتی ای...کلا من استاد سوتی دادنم....

    فکر کنم مال ذوق زدگی دیدن توست....(خنده)
    درستش کردم...(ممنون)


    تو هم خوب بلدی درد و دل بکنی ها...
    من دارم گریه می کنم تو هم نمک می پاشی رو زخمم..(خنده)


    شده دانشگاه هم یه هفته نرم نمی رم.....
    می رم شمال پیش پسر خالم.....(زبون درازی و خنده..)
    دست رو دلم نزار که خیلی خونه......(گریه خیلی شدید..)

    خونوادم دارن می رن شمال اما من نمیتونم برم....
    باید توی این خراب شده بمونم.. (خیلی خیلی شدید تر...)

    کار دارم.....
    خیالی نیست بعد که اونا برگشتن من هم بلند می شم می رم برای خودم یه وری که دلشون بسوزه.....
    آره... چقدر هم که میای عیدی و سوغاتیات را میگیری...(خنده)
    کی گفته من بزرگ ترم ...من متولد 67 ام....

    وای ی ی ی ی ی...این چند روز پدرم در اومد..

    داشتم می ترکیدم از دل تنگی...
    نمی تونستم زنگ هم بزنم چون فکر می کردم خوشت نمیاد...

    یخده الان بهتر شدم باهات دارم حرف می زنم.....

    کلا چطوری....اوضاع و احوال..؟؟
    تیننننننننننننننننننا

    سلام....

    بالاخره شد شما را ببینیم...
    ببخشید چند روز دستم بند بود...

    منم خیلی دلم برات تنگ بود...
    عیدی چی می خوای بهم بدی..؟؟
    کجایی TINA .........

    جمله بالا با اندکی درونمایه احساس گناه به همراه نگرانی خوانده شود......(گریه)
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا